Dictiornary-Farsi | public sector | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
public sector	بخش عمومی
public sector	بخش دولتی


Other Matches

sector	بخش
sector	منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector	منطقه
sector	ناحیه
sector	قطاع
sector	خط کش ریاضی ناحیه
sector	جزء تقسیم کردن
sector	محله
sector	منطقه واگذاری
sector	دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector	تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector	کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector	سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector	شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector	جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector	قسمتی ازجبهه
sector	قطاع دایره
sector	تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector	منطقه ماموریت قطاع اتش
sub sector	بخش فرعی
sub sector	زیربخش
bad sector	قطاع خراب
defense sector	منطقه پدافندی
sector scan	کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
service sector	بخش خدمات
traditional sector	بخش سنتی
soft sector	علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
throwing sector	نقطه فرود وسیله پرتاب شده
teritiary sector	بخش ثالثه
teritiary sector	بخش سوم
spherical sector	قطاع کروی
nonformal sector	بخش غیر رسمی
agricultural sector	بخش کشاورزی
sector of responsibility	منطقه مسئولیت
bad sector	شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
bad sector	قطاع بد
sector of search	منطقه تجسس رادار
sector of search	منطقه مراقبت رادار
infrastructural sector	بخش زیربنائی
main sector	بخش اصلی
real sector	بخش متغیرهای حقیقی
modern sector	بخش نوین
modern sector	بخش جدید
monetary sector	بخش پولی
nonmonetary sector	بخش غیر پولی
observation sector	قطاع دیدبانی
observing sector	قطاع دیدبانی
observing sector	منطقه دیدبانی
informal sector	بخش غیر رسمی
sector addressing	نشانی دهی قطاعی
sector commander	فرمانده ناحیه
disk sector	قطاع دیسک
real sector	بخش واقعی
disk sector	بخش دیسک
sector of search	منطقه کاوش
sector of fire	قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector of fire	منطقه اتش
sector of a sphere	اکلیل کروی
government sector	بخش دولتی
hard sector	قطاع سخت افزاری
sector commander	فرمانده ناحیه پدافند هوایی
productive sector	بخش تولیدی
private sector	بخش خصوصی
two sector economy	اقتصاد دو بخشی
two sector model	الگوی دو بخشی
air defense sector	منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
steering worm sector	تاج فرمان
air defense sector	منطقه ماموریت پدافند هوایی
sector interleave factor	عامل جاگذاری قطاع
steering worm sector	چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
worm and sector sleering	چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
fire support sector	منطقه پشتیبانی اتش
public	ملت
in public	علنا"
in public	علنی
public	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public	متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public	عمومی
public	همگانی ملی
public	اجتماعی
public	عموم
public a	وکیل عمومی
public	عامه اشکار
public	مردم
public d.	زمین خالصه
public	همگانی
public	عامه
public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public	همگان
public	ملی
the public	عموم مردم
the public	عامه
public property	مال عمومی
public road	شارع عام
public sale	حراج
public sale	مزایده
public servant	مستخدم دولت
public servant	خادم ملت
public servant	مستخدم عمومی
public servant	کارمنددولت
public service	خدمت بجامعه
public interest	منافع عامه
public session	جلسه علنی
public services	بریات عمومیه
public services	خدمات عمومی
public service	استخدام دولتی
public instractions	تعلیمات همگانی
public instractions	معارف
public interest	منافع عمومی
public interest	نفع عمومی
public policy	سیاست عمومی
public law	حقوق عمومی
public monopoly	انحصار دولتی
public morals	اخلاق حسنه
public network	شبکه عمومی
public order	نظم عمومی
public place	محل عمومی
public ownership	مالکیت دولتی
public mischief	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public mischief	جرم علیه جامعه
public life	زندگی در سیاست
public law	حقوق بین المللی عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public life	زندگی سیاسی
public meeting	تجمع
public ownership	مالکیت عمومی
public interests	مصالح عامه
public meeting	اجتماع
public place	مکان عمومی
public ship	ناو دولتی
to make public	افشا کردن
public holiday	تعطیلیعمومیورسمی
public notice	آگهی به مردم
public ownership	ملک خالصه
public domain	ملک خالصه
public ownership	خالصه دولتی
public domain	خالصه دولتی
public enterprise	مدیریتومالکیتعمومی
public convenience	توالتعمومی
public bar	اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
to make public	فاش کردن
to make public	اشکار یا علنی کردن
public garden	باغچهعمودی
the public voice	عمومی
the public voice	ارا
the public purse	خزانه ملی
the public are hereby notified	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
the american public	مردم امریکا
general public	عامهمردم
public ownership	مالکیت دولتی
public domain	مالکیت دولتی
public baths	استخر عمومی
public treasury	بیت المال
public traffic	رفت و امد همگانی
public submission	مناقصه رسمی
public spiritedness	میهن پرستی
public spiritedness	خیرخواهی عموم
public spiritedness	خیر خواهی مردم
public spiritedly	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited	دارای روحیه اجتماعی
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public trial	دادرسی علنی
public utilities	تسهیلات عمومی
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
quasi public	نیمه عمومی
quasi public	نیمه دولتی
public warehouse	انبار عمومی
public utility	عام المنفعه
public utility	کار عام المنفعه
public utilities	برق و ...
public ship	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public works	فواید عامه
for the public good	برای خیر عموم
endowments to the public	اوقاف عامه
public prosector	مدعی العموم
public prosector	دادستان
public defender	وکیل تسخیری
public works	کارهای ساختمانی همگانی
public works	امورعام المنفعه
public works	تاسیسات عام المنفعه
public school	دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public welfare	رفاه عمومی
public servants	مامورین دولتی
of public utility	عام المنفعه
notary public	سردفتر اسناد رسمی
notary public	دفتر ثبت
notary public	صاحب محضر
notary public	دفتر اسناد رسمی
notify the public	به اطلاع عموم رساندن
public companies	شرکت سهامی عام
in the sight of the public	در ملاء عام
in the sight of the public	در انظار عمومی
in the public view	در ملاء عام
public relations	روابط عمومی
public house	مهمانخانه
public house	کاروانسرا
public prosecutors	مدعی العموم