Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
punch and pattern
سوراخوحککردن
Other Matches
punch
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punch
سوراخ ایجاد کردن
punch-up
زد و خورد
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
y punch
سوراخ کارت ستونی .
zero punch
سوراخ صفر
punch-up
کتک کاری
punch-up
بزن بزن
punch
پانچ
punch
سوراخ کن
punch
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punch
کوتاه قطور
punch
مشت
punch
ضربت مشت قوت
punch
استامپ
punch
مهر
punch
مشت زدن بر
punch
منگنه
punch
منگنه کردن سوراخ کردن
punch
ضربه با مشت
punch
توپ را با مشت زدن
punch
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch
مهر کردن سوراخ
punch
سوراخ کردن
punch
پهلوان کچل
pattern
نقشه شکل
pattern
بطور نمونه ساختن
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern
نقش ونگار
pattern
الگوقالب
pattern
ردیف بندی
pattern
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
to pattern out
نمونه شدن برای
to pattern out
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern
انگاره نقش
pattern
انگاره
pattern
طرح ساختن
pattern
نقشه ساختن
pattern
بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern
تقلیدکردن
pattern
نقش
pattern
خصوصیات فردی
pattern
همتا بودن
pattern
خصوصیات
pattern
الگو صفات فردی
pattern
طرح
pattern
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
الگو
pattern
نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern
نمونه
pattern
شیوه
pattern
سرمشق
punch position
محل منگنه
punch position
موضع منگنه
punch room
اطاق منگنه زنی
punch plier
انبر منگنه کاری
punch down block
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
punch card
کارت منگنه
punch press
پرس منگنه
punch card
برگ منگنه
gang punch
منگنه دسته جمعی
hollow punch
سمبه منگنه
kindey punch
ضربه خطا به پشت
lever punch
منگنه اهرمی
multiple punch
منگنه چندگانه
numeric punch
منگنه عددی
gang punch
منگنه گروهی
printing punch
منگنه کن با قابلیت چاپ
pull a punch
در موقع ضربه دست را کشیدن
punch ball
گلابی تمرین بوکس
reproducting punch
منگنه تولید شده
reproducting punch
منگنه تجدیدشده
sunday punch
کاراترین ضربه در بوکس
punch-drunk
گیجی
punch-ups
بزن بزن
punch-ups
زد و خورد
paper punch
کاغذسوراخکن
punch hole
گودالسوراخ
He has a strong punch.
ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
To punch . To box .
مشت زدن
You beat me to the punch.
تو از من سریعتر بودی.
punch-drunk
سر بههوایی
punch-drunk
مشت مستی
tape punch
نوار منگنه کن
ticket punch
بلیت سوراخ کن
to punch a hole in
سوراخ کردن
twelve punch
سوراخ سطر دوازدهم
twelve punch
منگنه سطر دوازدهم
wad punch
سنبه
punch-ups
کتک کاری
zone punch
سوراخ دسته بندی
digit punch
منگنه رقمی
center punch
مرکز سوراخ
as ptoud as punch
بسیار متکبر و از خود راضی
calculating punch
پانچ محاسباتی
card punch
کارت منگنه کن
center punch
سنبه نشان
center punch
مرکز منگنه
chadless punch
منگنه بی خرده کاغذ
control punch
منگنه کنترلی
control punch
پانچ کنترلی
double punch
منگنه مضاعف
punch-lines
جمله اساسی واصلی
card punch
دستگاه کارت منگنه
punch-lines
لب مطلب
punch line
لب مطلب
draw punch
منگنه کششی
punch line
جمله اساسی واصلی
punch the ball
مشت کردن دروازه بان
eleven punch
سوراخ ردیف یازدهم
punch-line
جمله اساسی واصلی
punch-line
لب مطلب
Herati pattern
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
stimulus pattern
طرح محرک
activation pattern
طرح برانگیختگی
controlled pattern
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
movement pattern
انگاره حرکتی
crosshatch pattern
طرح شطرنجی
cane pattern
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
move of pattern
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
key pattern
زنجیره یونانی
deflection pattern
مستطیل انحراف
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
demand pattern
الگوی تقاضا
diaper pattern
طرح گل و بلبل تکراری
[بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
target pattern
شکل قرار گرفتن هدف
attack pattern
ارایش تک
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
bit pattern
الگوی ذرهای
bravo, pattern
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
key pattern
زبانه یونانی
bit pattern
الگوی بیتی
radiation pattern
الگوی تابش
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
antenna pattern
طرح انتشارامواج انتن
antenna pattern
انتشار انتن
test pattern
طرح ازمایشی
target pattern
شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
attack pattern
الگوی تک
fallout pattern
نمونه ریزش اتمی
pass pattern
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
pattern bombing
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern generator
مولد تعمیر کار
pattern lady
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern laying
مین گذاری مدل دار
pattern laying
مین گذاری طراحی شده
pattern maker
قالب ساز
pattern maker
طرح ساز
drilling pattern
طرح مته کاری
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
factor pattern
طرح عاملی
energy pattern
الگوی انرژی
energy pattern
نقشه انرژی
herringbone pattern
طرح جناغی
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
effective pattern
منطقه اثر موثر
effective pattern
منطقه اصابت موثر
movement pattern
الگوی حرکتی
pattern making
نمونه سازی
pattern making
مدل سازی
pattern recognitation
تشخیص الگو
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
fallout pattern
شکل ریزش
pattern recognition
تشخیص الگو
pattern recognition
الگو شناسی
dispersion pattern
شکل پراکندگی
pattern shop
کارگاه مدل سازی
disruptive pattern
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
pattern of development
الگوی توسعه
pattern offense
موضعگیری در برابر حریف
dispersion pattern
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
pattern plate
صفحه مدل
Punch and Judy show
نمایش خیمه شب بازی
Punch and Judy shows
نمایش خیمه شب بازی
port a punch card
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
punch paper tape
نوار کاغذی منگنه
punch card machine
ماشین کارت منگنه
beat someone to the punch (draw)
<idiom>
قبل از هرکسی کاری را انجام دادن
to punch in
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch out
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
paper tape punch
منگنه نوار کاغذی
paper tape punch
منگنه کن نوار کاغذی
pattern milling attachment
تجهیزات فرز مدل
developmental motor pattern
الگوی حرکت تکوینی
weft-face pattern
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
fundamental motor pattern
انگاره بنیادی حرکت
fundamental motor pattern
الگوی بنیادی حرکت
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
battery groung pattern
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
battery groung pattern
طرح گسترش توپهای اتشبار
basket weave pattern
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
pattern construction drawing
الگوی نقشههای ساختمانی
spot pattern test
ازمون طرح نقطه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com