English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
English Persian
quadrant mount مقر تراز ربعی توپ
quadrant mount پایه دستگاه تراز توپ
Other Matches
quadrant تراز
quadrant ترازربعی
quadrant زاویه تیر
quadrant یک قسمت از چهاربخش
quadrant ربعی
quadrant یک چهارم
quadrant ربع کره
quadrant ربع دایره
quadrant ربع
quadrant چهار گوش
quadrant چهار یک دایره
quadrant ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
quadrant چارک [ریاضی]
quadrant ربع دایره [ریاضی]
quadrant ربع جسم کروی
quadrant ربع دایره ربع محیط دایره
quadrant gular چهارگوش
elevation quadrant تراز تیر
quadrant gularly بشکل چهارگوش
elevation quadrant تراز ربعی
gear quadrant ماهک جعبه دنده
corner quadrant ربه دایره کرنر
gunner's quadrant تراز ربعی
gunner's quadrant دستگاه تراز توپ
quadrant elevation زاویه تیر
range quadrant طبله مقیاس درجه توپ
range quadrant طبله تراز تیر
adjusted quadrant elevation زاویه تیر تنظیمی
mount تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
mount مقر
mount پایه نصب
mount مرکوب
mount پایه قاب عکس
to mount somebody با کسی مقاربت جنسی کردن [اصطلاح رکیک] [اصطلاح روزمره]
mount صعود ترفیع
mount صعودکردن
mount سوارشدن
mount سوار کردن
mount بالغ شدن بر
mount زیادشدن
mount بلند شدن
mount نصب کردن
mount قنداق سوار کردن بر پا کردن
mount سکو
mount :کوه
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount تپه
mount مقوای عکس
mount پایه
mount ثابت کردن نصب کردن قرار دادن
mount محکم کردن
mount :بالارفتن
mount سوار شدن قله برامدگی
mount اسب مسابقه با سوارکار مانت
mount شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mount سوار شدن بر
slide mount شیشهرویاسلاید
lens mount دهانهلنز
horseshoe mount پایهنعلیشکل
bayonet mount سنجاقیکهبراینصبقسمتهایمختلفبکارمیرود
artillery mount سکوی توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
engine mount پایه موتور
pier mount پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier mount پایه نصب
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
artillery mount سکوی نصب
skate mount رینگ و پایه مسلسل
skate mount پایه دوار مسلسل روی خودرو
surface mount technology روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com