English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
English Persian
quasi convex شبه محدب
quasi convex نیمه محدب
Search result with all words
quasi convex function تابع شبه محدب
quasi convex function تابع نیمه محدب
Other Matches
convex شاه نشین
convex محدب گوژ
convex محدب
convex کوژ
convex گرده ماهی
convex گوژ
convex برامده
convex برجسته
plano convex از یک سو پهن و از طرف دیگرمحدب
convex set مجموعه کوژ [ریاضی]
convex set مجموعه محدب [ریاضی]
convexo convex دوسو برامده
convexo convex ازدوسو محدب
convex slope شیب محدب
convex mirror اینه کوژ
concavo convex از یک سو مقعر واز سوی دیگرمحدب
convex lens عدسی کوژ
convex lens عدسی محدب
convex mirror اینه محدب
plano convex lens عدسی تخت کوژ
plano convex lens عدسی مسطح- محدب
double convex lens عدسی دو کوژ
convex fillet weld جوش مغزی محدب
convex fillet weld جوش نواری برجسته
double convex lens عدسی محدب الطرفین
quasi بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
quasi شبه
quasi شبیه
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
quasi مشابه
quasi- برچسب
quasi need شبه نیاز
quasi- مشابه یا تقریباگ همان
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract شبه قرارداد
quasi crystal شبه بلور
quasi historical نیم تاریخی
that was a quasi war جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
quasi intentional شبه عمد
quasi instruction شبه دستورالعمل
quasi atom شبه اتم
quasi entail حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
quasi elliptic شبه بیضی
quasi easement حق شبیه به حق ارتفاق
quasi deposit شبه سپرده
quasi cyclic شبه حلقهای
quasi contract شبه عقد
quasi concave نیمه مقعر
quasi money شبه پول
quasi public نیمه عمومی
quasi public نیمه دولتی
quasi private نیمه خصوصی
quasi private شبه خصوصی
quasi predicate فعل غیرمسندی
quasi predicate شبه مسند
quasi particle شبه ذره
quasi molecule شبه مولکول
quasi judicial شبه قضایی
quasi inverse شبه وارون
quasi random شبه تصادفی
quasi rent شبه اجاره
quasi concave شبه مقعر
quasi commercial نیمه بازرگانی
quasi commercial شبه بازرگانی
quasi adverb صفت قیدنما
quasi steady جریان نیمه ارام
quasi concave function تابع شبه مقعر
quasi stationary state شبه حالت ایستاده
quasi experimental designs طرحهای شبه ازمایشی
quasi concave function تابع نیمه مقعر
quasi intentional homocide قتل شبه عمد
quasi smooth flow جریان نیمه ارام یا شبه ارام
quasi public company شرکت نیمه دولتی
quasi linear equation معادله شبه خطی
quasi elastic force نیروی شبه کشسان
quasi stable elementry particle ذره شبه پایدار
quasi free electron theory نظریه الکترون شبه ازاد
quasi stable elementry particle ذزه نیم پایدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com