English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
radio engineering تکنیک رادیو
radio engineering مهندسی رادیو
Other Matches
engineering مهندسی
engineering بررسی فنی
engineering علم الهندسه
structural engineering مهندسی محاسب
structual engineering مهندس سازهای
structual engineering مهندس ساختمانی
highway engineering مهندسی جاده سازی
highway engineering تکنیک جاده سازی
human engineering مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
illuminating engineering مهندسی روشنایی
gas engineering مهندسی گاز
fuel engineering مهندسی سوخت
engineering office دفتر مهندسی
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
engineering steel فولاد مهندسی
engineering steel فولاد ماشین سازی
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
engineering surveys مطالعات مهندسی
engineering test ازمایش صحت کار دستگاه ازمایشات فنی
engineering units واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
engineering works کارخانه ماشین سازی
engineering workshop کارگاه
engineering workshop کارگاه صنعتی
system engineering مهندسی سیستم
illuminating engineering تکنیک روشنایی
knowledge engineering مهندسی معلومات
specialist engineering مهندس متخصص
radar engineering مهندسی رادار
software engineering مهندسی نرم افزار
software engineering مهندس نرم افزار
site engineering مدیر ساختمان
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
sanitary engineering مهندسی بهداشت
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
quality engineering مهندسی کیفیت
precision engineering تکنیک ابزار دقیق
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
lighting engineering تکنیک روشنایی
lighting engineering مهندسی روشنایی
log engineering دفتر ثبت وقایع موتور ناو
mechanical engineering مهندسی مکانیک
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
metallurgical engineering علم ذوب فلزات
municipal engineering شهرسازی
municipal engineering مهندسی شهرسازی
nuclear engineering تکنولوژی هستهای
engineering measurement اندازه گیری فنی
engineering material موادمهندسی
communication engineering مهندسی مخابرات
engineering stress تنش فاهری
social engineering مهندسی اجتماعی
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
chemical engineering مهندسی شیمی
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
civil engineering مهندسی ساختمان
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
telegraph engineering تکنیک تلگراف
communication engineering تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
computer engineering مهندسی کامپیوتر
engineering material مصالح مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
engineering circuit کانال ارتباطی فنی
engineering circuit مدار فنی
engineering documents پرونده های فناوری
stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
genetic engineering مهندسی ژنتیک
electric engineering الکتروتکنیک
electric engineering مهندسی برق
structrual engineering industry صنعت سازه
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
low voltage engineering تکنیک فشار ضعیف
structrual engineering industry صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
low frequency engineering تکنیک فرکانس پایین
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
high vaccum engineering تکنیک خلاء
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
hydraulic lime engineering ملاط ابی
hydraulic lime engineering ملاطی که در زیراب سفت میشود
end stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
radio با رادیومخابره کردن
radio رادیویی
radio رادیو
a radio رادیو
radio پیام رادیویی فرستادن
radio بی سیم
radio با بی سیم مخابره کردن
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio dicipline انضباط رادیویی
radio dicipline انضباط مکالمه بی سیم
radio sextant سکستانت رادیویی
wired radio پخش با سیم
radio ferquency بسامد رادیویی
radio fix تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio fix تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
radio detection اکتشاف رادیویی
radio deception گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio carpal زندی مچی
radio centeral مرکز بی سیم
radio compass قطبنمای رادیویی
radio control فرمان رادیویی
radio control دستگاه کنترل بی سیم
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio countermeasures اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio day یک روز کار بی سیم یارادیویی
radio set دستگاه رادیو
radio-telephones رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio waves امواج رادیویی
radio antenna آنتنرادیویی
radio mast بخشرادیو
radio section بخشرادیو
pirate radio خبرپراکنیغیرقانونی
radio-controlled وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
radio wave موج رادیویی
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio silence سکوت رادیویی
radio sonobuoy بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio star اختر رادیو
radio telegraphy تلگراف بیسیم
radio telephony تلفن بیسیم
radio tube لامپ رادیو
to tune in TV [radio] روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
directional radio رادیوی جهت دار
radio telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio guard نگهبان بی سیم
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio horizon افق رادیویی
radio interference پارازیت رادیویی
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio link پیوند رادیویی
radio telephone تلفن بی سیم
radio match رویارویی رادیویی
radio navigation ناوبری رادیویی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio operator متصدی بی سیم
radio-telephone تلفن بی سیم
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
auto radio گیرنده اتومبیل
auto radio رادیوی اتومبیل
radio telescope رادیوی نجومی
field radio بی سیم صحرایی
field radio رادیوی قابل حمل صحرایی
radio-telephones تلفن بی سیم
radio-telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
main radio اطاق اصلی بی سیم ناو
radio source چشمه اخترواره
radio source چشمه شبه اختری
radio frequency فرکانس رادیویی
radio frequency فرکانس بالا
radio operator بی سیم چی
radio telescopes رادیوتلسکوپ
radio altimeter ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio telescope رادیو تلسکوپ
radio astronomy اختر شناسی رادیویی
radio beacon بیکن رادیویی
radio beacon انتن بی سیم
radio beacon برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio broadcasting پخش رادیویی
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio button دکمه رادیو
radio telescope تلسکوپ رادیویی
radio relay رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
radio telescopes رادیو تلسکوپ
radio receiver گیرنده رادیویی
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio relay رادیو رله
radio prospecting کشف معادن با رادیو
radio active رادیواکتیو
radio telescopes رادیوی نجومی
radio telescope رادیوتلسکوپ
radio active دارای تشعشع اتمی
radio procedures روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
radio activity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio alimeter فرازیاب رادیویی
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
airborne radio relay سیستم رادیو رله هوابرد
To turn on the light(radio, T. V). چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
To turn off the lights. (T. V. ,radio). چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
automobile radio equipment رادیوی اتومبیل
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
radio frequency choke چوک رادیو
radio frequency biasing بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
radio telephone transmitter فرستنده تلفن بیسیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com