English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
Other Matches
radio interference پارازیت رادیویی
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
radio frequency فرکانس بالا
radio frequency فرکانس رادیویی
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
radio frequency biasing بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency choke چوک رادیو
tuned radio frequency receiver رادیو با بسامد میزان شده
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
interference ممانعت غیرمجاز
interference تداخل
interference فضولی
interference دخالت
interference سد کردن غیرمجاز راه حریف
interference مزاحمت مهرههای خودی شطرنج
interference معارضه
interference اختلال در سیگنال
interference محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
interference مداخله
interference تداخل امواج
interference دست درازی
interference خش خش
interference مانع
interference انترفرنس
non interference بر کناری
interference filter صافی پارازیت
interference filter صافی تداخل
interference field میدان انترفرنس
interference field میدان مزاحم
interference eliminator صافی تداخل
interference drag پسای داخلی
interference inverter دیود پارازیت گیر
interference characteristic مشخصه انترفرنس
interference area ناحیه ی تداخل امواج
interference vcoltage ولتاژ پارازیت
atmospheric interference پارازیت جوی
armature interference اغتشاش ارمیچر
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
interference level سطح پارازیت
interference limiter محدودکننده پارازیت
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
biplane interference تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
interference micriscope میکروسکوپ انترفرنس
pass interference جلوگیری غیر مجاز حریف ازگرفتن پاس
constructive interference تداخل فزاینده
electromagnetic interference مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
image of interference تصویر انترفرنس
interference generator مولد پارازیت
static interference پارازیت جوی
interference wave موج انترفرنس
interference wave موج مزاحم
interference current جریان مزاحم
interference power توان پارازیت
interference meter ولتمتر انترفرنس
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
anti interference capacitor خازن ضد تداخل
anti interference device دستگاه ضد تداخل
interference voltage meter ولتمتر پارازیت
a radio رادیو
radio پیام رادیویی فرستادن
radio با رادیومخابره کردن
radio رادیویی
radio بی سیم
radio با بی سیم مخابره کردن
radio رادیو
radio day یک روز کار بی سیم یارادیویی
radio deception گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio dicipline انضباط رادیویی
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio telegraphy تلگراف بیسیم
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio control دستگاه کنترل بی سیم
radio telephony تلفن بیسیم
radio tube لامپ رادیو
radio control فرمان رادیویی
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
radio compass قطبنمای رادیویی
radio star اختر رادیو
radio dicipline انضباط مکالمه بی سیم
radio engineering تکنیک رادیو
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
radio sextant سکستانت رادیویی
radio set دستگاه رادیو
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
radio fix تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio countermeasures اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio fix تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio ferquency بسامد رادیویی
radio engineering مهندسی رادیو
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio sonobuoy بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio silence سکوت رادیویی
radio centeral مرکز بی سیم
radio carpal زندی مچی
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio prospecting کشف معادن با رادیو
radio procedures روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
radio operator بی سیم چی
radio operator متصدی بی سیم
radio navigation ناوبری رادیویی
radio match رویارویی رادیویی
radio link پیوند رادیویی
main radio اطاق اصلی بی سیم ناو
radio detection اکتشاف رادیویی
radio horizon افق رادیویی
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio guard نگهبان بی سیم
radio source چشمه اخترواره
radio receiver گیرنده رادیویی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio relay رادیو رله
radio button دکمه رادیو
radio broadcasting پخش رادیویی
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio beacon برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio beacon انتن بی سیم
radio beacon بیکن رادیویی
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
radio altimeter ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio alimeter فرازیاب رادیویی
radio activity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio active دارای تشعشع اتمی
radio active رادیواکتیو
radio relay رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
radio source چشمه شبه اختری
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio-telephones تلفن بی سیم
wired radio پخش با سیم
auto radio گیرنده اتومبیل
radio antenna آنتنرادیویی
radio mast بخشرادیو
radio section بخشرادیو
pirate radio خبرپراکنیغیرقانونی
radio-controlled وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
auto radio رادیوی اتومبیل
to tune in TV [radio] روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
radio telephone تلفن بی سیم
radio-telephones رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone تلفن بی سیم
radio telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio astronomy اختر شناسی رادیویی
radio wave موج رادیویی
radio telescopes رادیو تلسکوپ
radio telescopes رادیوی نجومی
radio telescopes رادیوتلسکوپ
radio waves امواج رادیویی
radio telescope رادیوتلسکوپ
directional radio رادیوی جهت دار
field radio بی سیم صحرایی
field radio رادیوی قابل حمل صحرایی
radio telescope تلسکوپ رادیویی
radio telescope رادیو تلسکوپ
radio telescope رادیوی نجومی
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
radio metal locator فلزیاب رادیویی
radio position finding روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
airborne radio relay سیستم رادیو رله هوابرد
automobile radio equipment رادیوی اتومبیل
To turn on the light(radio, T. V). چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
radio telephone transmitter فرستنده تلفن بیسیم
To turn off the lights. (T. V. ,radio). چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio direction finding پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
radio call sign معرف رادیویی
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
radio direction finding جهت یابی بی سیم
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
portable CD radio cassette recorder ضبطورادیو
personal radio cassette player رادیووضبطصوتشخصی
portable CD radio cassette recorder جایگاهCD
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
frequency فراوانی تردد
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency تواتر
frequency تکرار
frequency فرکانس تناوب
frequency فراوانی
frequency کثرت وقوع
frequency فرکانس
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency بسامد
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
threshold frequency بسامد استانه
thershold frequency بسامد استانه
theoretical frequency بسامد نظری
telephone frequency فرکانس صحبت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com