Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
English
Persian
railway freight
کرایه راه اهن
railway freight
بارکشی راه اهن
railway freight
بار راه اهن
Other Matches
railway
خط اهن
railway
راه اهن
railway
وابسته به راه اهن
railway station
ایستگاه راه اهن
railway sleeper
تراورس
railway motor
موتور راه اهن
railway rate
نرخ راه اهن
railway rate
مالیات راه اهن
railway rates
تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway shop
تعمیرگاه راه اهن
railway receipt
رسید راه اهن
railway motor
موتوربان
funicular railway
راه اهن دوطرفه
gauge railway
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
marine railway
ریل دریایی
marine railway
ریل ابی
rack railway
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
railway wagon
واگن راه اهن
railway siding
دوراهی راه اهن
railway bridge
پل راه اهن
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
railway embankment
پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
railway end
پل سکوی راه اهن
elevate railway
راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
electric railway
راه اهن برقی
railway end
پل سکوی بارگیری راه اهن
railway engine
لکوموتیو
railway engineer
مهندس راه اهن
railway superstructure
روسازی راه اهن
railway system
شبکه راه اهن
at railway speed
با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
underground railway
راه اهن زیرزمینی
cable railway
تراموای
cable railway
ترن کابلی
quayside railway
راهآهناسکله
railway line
خطراهآهن
street railway
خطوط تراموا
To the railway station
به طرف ایستگاه راه آهن
Where's the railway station?
ایستگاه راه آهن کجاست؟
siding
[railway]
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
railway track
خط اهن
to lay down a railway
ساختمان راه اهنی را اغازکردن
railway tracks
خط اهن
railway traffic
امد و شد راه اهن
railway tracks
مسیر راه اهن
railway system
سیستم راه اهن
railway track
مسیر راه اهن
railway station
ایستگاه قطار
railway traffic
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
at railway speed
بسیار تند
central railway station
ایستگاه مرکزی راه اهن
suburban or local railway
راه اهن ناحیهای
car railway carriage
واگن
buffer-bar
[railway]
ضرب خور
[قطار]
Take me to the main railway station!
مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
railway bill of lading
بارنامه راه اهن
railway track layer
ریل گذر راه اهن
railway consignment note
سند ارسال کالا با راه اهن
suburban commuter railway
راهآهنحومههرروزه
in the centre near the railway station
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
over freight
بار بیش از اندازه هوایی یابار ارسالی زیاد از حد
freight
کرایه
freight
کرایه کشتی
freight
محموله
freight
قیمت حمل
freight
وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
freight
حمل کردن
freight
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
freight
بار
freight
باربری
freight
غنی ساختن
freight
هزینه حمل
freight
بارکشتی
freight
کرایه کردن
freight
گرانبار کردن حمل کردن
I want to leave the car in the railway station
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
double track railway bridge
پل راه اهن باسکوی دوبل
transit freight
هزینه حمل ترانزیتی
dead freight
هزینه حمل بابت فرفیت استفاده نشده
freight rebate
تخفیف هزینه حمل
cost and freight
قیمت و بهای حمل و نقل
to freight out and home
دوسره کرایه کردن
basis of freight
پایه محاسبه هزینه حمل
balance of freight
پس کرایه
freight forward
پس کرایه
advance freight
پیش پرداخت کرایه حمل
freight cars
واگن باری
freight car
واگن باری
freight trains
قطار باری
freight train
قطار باری
dead freight
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
freight note
صورتحساب هزینه حمل
freight forwarder
حمل
freight forwarder
هزینه حمل
freight house
انبار
freight traffic
رفت و امد بار
freight tonne
فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
freight forwarder
عامل حمل و نقل
freight release
بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
freight release
فهرنویسی
freight lighter
قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
freight rate
نرخ هزینه حمل
freight rate
نرخ حمل قیمت حمل
freight rate
هزینه حمل
freight prepaid
هزینه حمل پیش پرداخت شده
freight paid to
هزینه حمل پرداخت شده
freight note
سندکرایه و بارکشی
freight forwarder
واسطه حمل و نقل کالا
freight forwarder
حمل کننده کالا
freight collect
پس کرایه
freight collect
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
freight container
کانتینر حمل بار
freight charges
هزینههای حمل
dead freight
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
freight container
اطاقک حمل بار یکپارچه
freight forwarder
مقام تحویل دهنده کالا
freight charges
مخارج حمل
data freight receipt
رسید اماری حمل
freight movement
[American E]
رفت و آمد بار
freight movement
[American E]
حمل و نقل بار
freight transportation
[American E]
حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
freight payable at destination
هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
conference freight rate
نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
lump sum freight
هزینه حمل مقطوع
lump sum freight
هزینه حمل کلی
insurance and freight cost
هزینه بیمه و حمل
cost insurance, freight
قیمت بیمه و هزینه حمل
freight route order
ترتیب حمل و نقل درجاده ها
carriage freight paid to ...
با هزینه حمل تا ...
freight and insurance paid to
هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
cost insurance and freight
سیف
freight route order
ترتیب تقدم استفاده از جاده ها
domestic intercity freight traffic
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
to shift freight traffic from road to rail
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
cost,insurance,freight and exchange(cif&
هزینه حمل وتغییرات ارز
cost,insurance,freight and exchange(cif&
بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif&
قیمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com