English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English Persian
reciprocal treatment معامله متقابله
Other Matches
reciprocal متقابل
reciprocal معوض
reciprocal مقدارعکس
reciprocal متقابل معکوس
reciprocal روانه کردن متقابله
reciprocal متقابله
reciprocal عمل متقابل
reciprocal معکوس دوجانبه
reciprocal دو طرفه
reciprocal دو جانبه
reciprocal معکوس
reciprocal دو سویه
reciprocal تقابلی
reciprocal عکس
reciprocal دوجانبه
reciprocal inhibition بازداری تقابلی
reciprocal wavelength طول موج وارونه
reciprocal trading داد و ستدمتقابل
reciprocal trading مبادله متقابل
reciprocal laying روانه کردن متقابله توپها
reciprocal laying نشانه روی متقابله
reciprocal innervation تحریک عصبی تقابلی
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
reciprocal agreement قرارداد دو جانبه
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
reciprocal agreement توافق دو جانبه
treatment تدبیر در ازمایشها
self treatment معالجه بدون کمک نسخه
self treatment معالجه پیش خود
treatment عملیات
treatment طرز عمل
treatment درمان
treatment معالجه
treatment طرز عمل معامله
treatment تلقی
treatment رفتار
secondary treatment پاکسازی دومین
secondary treatment تصفیه دومین
surface treatment اندود سطحی
surface treatment اسفالت سطحی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
even-handed treatment رفتار [عملکرد] عادلانه
treatment plant طرزعملدستگاهماشین
chemical treatment رفتارشیمیایی
water treatment پاکسازی اب
water treatment گندزدائی اب
treatment variable متغیر تدبیری
treatment facility تاسیسات پزشکی
treatment facility تاسیسات بهداری
thermal treatment عملیات گرمایی
surface treatment عملیات سطحی
surface treatment عملیات سطح رویه
surface treatment روکش سطحی
primary treatment پاکسازی نخستین
ill treatment بد رفتاری
electrochemical treatment عملیات الکتروشیمایی
effective treatment تسویه موثر
effective treatment تسویه کارا
correctional treatment روش معالجه از راه اصلاح رفتار
chemotrophic treatment تسویه خوراک ساخت شیمیایی
biological treatment کرد و کارزیستی
biological treatment تسویه زیستی
antiskid treatment عمل جلوگیری ازسر خوردن
antiskid treatment زبرسازی
anodic treatment اکسیداسیون اندی
air treatment پاکسازی هوا
ill-treatment سوء استفاده
ill-treatment بد رفتاری
ill treatment سوء استفاده
emergency treatment معالجه اورژانس
emergency treatment معالجه اضطراری
preliminary treatment عملیات مقدماتی
medical treatment معالجه
pre treatment اماده کردن
herioic treatment معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
automatic treatment تسویه خودکار
heat treatment عملیات حرارتی
primary treatment تصفیه نخستین
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
precipitation heat treatment عملیات حرارتی رسوبی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
high frequency treatment دیاترمی
post treatment follow up پیگیری پس از درمان
he received a fire treatment معالجه شد
he received a fire treatment رایگان
emergency medical treatment room اتاق عمل اورژانس
root canal treatment [RCT] درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal treatment [RCT] روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
root canal treatment [RCT] عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com