English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
recovery airfield فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
Other Matches
airfield فرودگاه
airfield traffic عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic عبورو مرور در فرودگاه
alternative airfield فرودگاه فرعی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
recovery برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery برگشت به حالت اولیه
recovery جبران
recovery برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery مشابه 8398
recovery بازیافت
recovery نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery ترمیم
recovery بهوش امدن
recovery بخودایی
recovery وصول جبران
recovery استرداد
recovery تحصیل چیزی
recovery حصول
recovery بهبودی بازیافت
recovery بهبود
recovery رونق
recovery برگشت
recovery اصلاحیه
recovery استرداد جبران
recovery وصول
recovery استحصال
recovery بازیابی
recovery بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery بازگشت
recovery سلامتی
recovery party گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
recovery procedures روشهای بازیابی
recovery procedures روشهای اخراجات
recovery procedure رویه ترمیمی
recovery phase مرحله رونق
recovery phase مرحله شکوفائی
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
recovery routine روال ترمیمی
recovery time مدت توانیابی
recovery time زمان بهبود
recovery upturn بهبود
spontaneous recovery بهبود خود به خودی
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
error recovery ترمیم خطا
quick recovery بهبود سریع
by product recovery بازده محصولات فرعی
file recovery بازیافت فایل
file recovery ترمیم فایل
gas recovery بازیابی بنزین
medical recovery اخراجات پزشکی
medical recovery تخلیه پزشکی
nickel recovery بازیابی نیکل
quick recovery رونق سریع
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
automatic recovery program برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
capital recovery factor ضریب برگشت سرمایه
disaster recovery plan طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
error recovery procedures رویههای ترمیم خطا
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com