Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 20 (5 milliseconds)
English	Persian
red lips	لبهای قرمز
Search result with all words
lips	استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
lips	Second Per LogicalInferences
lips	واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
he did not open his lips	لب نگشود
he did not open his lips	دهان نگشود سخن نگفت
he did not open his lips	خاموش ماند
my lips are sealed	لبهایم رابسته اند
purse the lips	بستن لبها
ripe lips	لبهای قرمز
smile played on his lips	تبسم برلبانش بوسه میزد
to escape one's lips	از دهان کسی در رفتن
commissure of lips of mouth	سطحاتصالدولب
To lick ones lips .	شکم خود را برای چیزی صابون زدن
He licked ( smacked ) his lips .	لب ودهنش آب افتاد ( از روی لذت وخوشی )
To pout ones lips .	لب غنچه کردن
He had a cigar between his lips .	یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
From your lips to God's ears! <idiom>	امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
to purse one's lips	قهر کردن
I licked my lips [in anticipation] .	دهنم آب افتاد.
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com