English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
English Persian
refreshed تازه کردن
refreshed نیروی تازه دادن به
refreshed از خستگی بیرون اوردن روشن کردن
refreshed با طراوت کردن
refreshed تجدید
refreshed نیروی تازه دادن تقویت کردن
refreshed تجدیدقوا کردن
refreshed تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshed قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refreshed دوباره پر کردن
refreshed روشن کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com