Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (1 milliseconds)
English
Persian
reserve buoyancy
حجم بالاتر از خط ابخور ناو
reserve buoyancy
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
Other Matches
buoyancy
رانش
buoyancy
نیروی بالابری
buoyancy
خاصیت شناوری
buoyancy
سبکی شادابی روح
buoyancy
شناوری
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
buoyancy
نیروی ارشمیدس
buoyancy compensator
خاصیتشناوری
center of buoyancy
مرکز تعادل شناوری
center of buoyancy
مرکزتعادل اتصال وسایل شناور
reserve
پس نهاد
to have something in reserve
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
to have something in reserve
چیزی درچنته داشتن
under reserve
تحت تضمین
with reserve
بقید احتیاط
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
reserve
ذخیره کردن اختصاص دادن
reserve
نگهداشتن
reserve
ذخیره
reserve
رزرو کردن
reserve
کنار گذاشتن
reserve
پس نهاد کردن
reserve
از پیش حفظ کردن
reserve
مدارا
reserve
توداربودن
reserve
احتیاط یدکی
reserve
اندوختن اندوخته
reserve
نگه داشتن اختصاص دادن
reserve
اندوخته
reserve
قید شرط
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve
کتمان حقیقت
reserve
عضو علی البدل
reserve
ذخیره کردن
reserve
احتیاط
reserve fund
وجوه اندوخته
reserve mobilization
بسیج احتیاطها
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
reserve officer
افسر وفیفه
reserve on board
مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
reserve officer
افسر احتیاط
reserve price
اخرین بها
reserve fund
وجوه ذخیره
reserve fund
سرمایه احتیاطی
reserve force
نیروی احتیاط
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
reserve echelon
رده احتیاط
reserve components
قسمتهای احتیاط ارتش
reserve curreny
پول ذخیره
reserve curreny
ارز ذخیره
reserve price
بهای قطعی
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
reserve parachute
چترذخیرهای
paper in reserve
کاغذذخیرهای
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical reserve
احتیاط تاکتیکی
stone reserve
ذخیره سنگ
rolling reserve
امادذخیره دم دست وهمیشه حاضر در پای کار
rolling reserve
اماد ذخیره غلطان
reserve stock
موجودی ذخیره
reserve stock
اماد ذخیره
reserve requirements
ذخائر مورد نیاز
reserve requirement
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
reserve price
قیمت پایه در حراج
reserve price
قیمت نهایی بهای قطعی
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
army reserve
قسمت احتیاط نیروی زمینی
general reserve
احتیاط عمومی
reflex reserve
پس مانده بازتاب
battle reserve
احتیاط جنگی
floating reserve
نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating reserve
احتیاط سیال
equipment reserve
ذخیره تجهیزاتی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
central reserve
سکوی میانی
central reserve
سکوی وسط
capital reserve
اندوخته سرمایه
capital reserve
ذخیره سرمایه
battle reserve
ذخیره جنگی
gold reserve
اندوخته طلا
liability reserve
ذخیره بدهیها
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
reserve accumulator
انباره کمکی
operational reserve
ذخیره عملیاتی
payment under reserve
پرداخت تحت تضمین
operational reserve
احتیاط عملیاتی
nature reserve
اندوختگاه نیادی
nature reserve
اندوختگاه طبیعی
national reserve
پاستگاه ملی
reserve center
مرکز احتیاط
national reserve
اندوختگاه ملی
mobile reserve
احتیاط متحرک
reserve army of unemployed
سپاه ذخیره بیکاران
fractional reserve banking
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
reserve army of unemployed
ارتش ذخیره بیکاران
auction sale without reserve
فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
industrial reserve army
ارتش ذخیره صنعتی
fractional reserve banking
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
strict nature reserve
اندوختگاه طبیعی بازداشته
federal reserve system
نظام فدرال رزرو
federal reserve system
سیستم ذخیره فدرال
federal reserve system
سیستمی که به موجب ان
federal reserve system
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
fuel reserve tank
مخزن ذخیره سوخت
civil reserve air fleet
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com