English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (4 milliseconds)
English Persian
rich توانگر
rich دولتمند
rich گرانبها باشکوه
rich غنی
rich پر پشت
rich زیاده چرب یا شیرین
Other Matches
the rich دولتمندان متمولین
rich in پر از شاعر
I wish I were rich . کاش ( کاشکی ) پولدار بودم
He is said to be very rich . می گویند خیلی پولدار است
the rich توانگران
The more rich , the more in need . <proverb> آنانکه غنى ترند میتاج ترند .
to grow rich توانگر شدن
to grow rich ثروت بهم زدن
strike it rich <idiom> ناگهان پول و پله ای به هم زدن
It is immaterial how rich he may be . مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
Rich poetry . شعر پرمایه
strike it rich <idiom> یک شبه ره صد ساله رفتن
as rich as Croesus <idiom> مثل قارون [ثروتمند]
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
idle rich ثروتمندان انگل
rich clad جامه فاخر پوشیده
rich and poor دولتمندوفقیر
rich and poor توانگرودرویش
rich lime اهک پر مایه
rich lime اهک پر برکت اهک ریعدار
rich mix مخلوط پر مایه
He is rich but is lacking in personality . پولدار است ولی بی شخصیت است
He has a rich mellow voice. صدایش گرم وپخته است
oil rich countries کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
labor rich country کشور با نیروی کار فراوان
rich text format روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com