English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
ring snake مار حلقه دار اروپایی
Other Matches
ring wall or ring fence پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence حصار گرد
snake مارپیچی بودن
snake اژدر بنگال
snake مارپیچ رفتن
snake out خارج کردن کالا از انبار ناو
snake دارای حرکت مارپیچی بودن
snake مار
snake in the grass خطر نزدیک دوست دو رو
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
snake oil داروهایی که ادم دوره گرد
glass snake نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
grass snake مارحلقه دار
snake oil تبلیغ میکند
snake in the grass خطر محتمل
snake fence نرده مارپیچ
snake dance رقص مارپیچی
snake bitten مارگزیده
snake in the grass <idiom> دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
snake charmers مارگیر
snake charmer ساحر مار
garter snake مار بی زهرزنده زای راه راه امریکا
snake charmer مارگیر
snake oil دوای ضدزهرمار
indigo snake snake bull=
king snake انواع مارهای جنس Lampropeltis
milk snake مار بی زهرخاکستری
water snake مار ابی
rat snake مار موش خوار
plumber's snake فنر یاسیم لوله پاک کن
snake charmers ساحر مار
venomous snake's head سرمارزهری
To snake the dust off the carpet. خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
o ring واشر
to ring off قطع کردن
to ring for با زنگ صدا کردن
ring up به کسی تلفن کردن
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
v ring مثلث شکاف درجه
to ring off بریدن
ring d. فاخته
to ring the changes کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
there was no ring کسی زنگ نزد
to ring up با زنگ فراخواندن
to ring up کسیرا پشت تلفن خواستن
to ring up تلفن کردن به
o-ring حلقهoشکل
ring with منعکس کردن
ring d. قمری
ring off قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
there was no ring کسی تلفن نکرد
ring off قطع کردن تلفن
ring up <idiom> اضافه کردن آمار پولی
ring حلقه زدن
ring رینگ بوکس
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
ring طنین انداختن صدای زنگ
ring تلفن حلقه
ring میدان
ring زنگ زدن
ring ناقوس
ring صدای زنگ تلفن طنین
ring چرخ خوردن
ring گرد امدن
ring صحنه ورزش
ring طوقه
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
ring جسم حلقوی
ring گود
ring احاطه کردن زنگ اخبار
ring عرصه
ring سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ring تلفن زدن
ring up <idiom> تلفن زدن
ring تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
ring احاطه کردن
ring انگشتر میدان
ring گروه
ring حلقه
ring صدا کردن
ring محفل
ring topology معماری شبکه که هر گره
ring streaked دارای خطوط گرد در روی بدن
there is a ring at the door دم در زنگ میزنند
ring structure ساختار حلقهای
ring straked مخطط
ring streaked مخطط
the ring finger بنصر
the ring finger انگشت حلقه
ring topology در حلقه بهم وصل هستند
ring tailed دارای حلقههای رنگی در دم
seal ring خاتم
seal ring انگشتر خاتم
setting ring حلقه تنظیم
setting ring حلقه تنظیم کننده
setting ring حلقه استقرار یا ثبات
six membered ring حلقه شش عضوی
slip ring حلقه سایشی
slip ring اسلیپ رینگ
ring tailed دم حلقهای
snap ring خار حلقوی
speed ring میز سایت
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
split ring فنر نمونه گیر
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
ring tension کشش حلقوی
to ring a bull حلقه دربینی گاوکردن
Lantern ring رینگ مشبک یا پنجره ای
solitaire ring حلقهتکنگینی
sealing ring حلقهآببند
ring step پلههایورودبهزمینبوکس
ring post لبهزمینبوکس
ring nut حلقهمهره
ring motorway شاهراهحلقوی
ring gate دهانهحلقوی
retaining ring حلقهنگهدارنده
rein ring دهانهحلقه
stay ring حلقهثابت
tip-ring حلقهنوک
trim ring حلقهدورشعله
ear-ring گل آویز
ear-ring آویز
corbel-ring نواره
arch-ring منحنی باربر
ring a bell <idiom> یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
To be in the ring (arena). تو گود بودن ( درمتن قرار داشتن )
gas ring لولهگازچراغخوراکپزی
umbrella ring حلقهچتر
pulling ring حلقهکشش
locking ring حلقهقفلکننده
lock ring حلقهقفل
burner ring حلقهچراغخوراکپزی
bucket ring زبانهحلقه
bottom ring حلقهزیرین
band ring حلقهنواری
annual ring حلقهیکساله
walking ring پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
to tilt at the ring سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
to ring the knell of anything فاتحه چیزی راخواندن
to ring the knell of anything موقوف شدن چیزی را اعلام کردن یاجار زدن
cheek ring حلقهاصلی
class ring حلقهطبقهای
cooker ring شعلهیگاز
keeper ring حلقهنگهدارنده
hoisting ring حلقهاتصال
hang-up ring حلقهمحلآویزسشوار
focussing ring حلقهکانون
treble ring حلقهسهلایه
focusing ring حلقهکانونی
eye ring هرقهچشم
double ring گوددوبله
dioptric ring حلقهانکسارنور
to ring the curtain up or down پرده نمایش را باصدای زنگ بالاوپائین بردن
peg in the ring بازی فرفره چرخابی در توی دایره معین
growth ring دایره سالیانه
give a ring زنگ زدن
gimbal ring اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
fairy ring قارچ حلقوی
fairy ring حلقه قارچ
eyelet ring حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
ear ring اویز
ear ring حلقه
compression ring کمپرسی
compression ring رینگ
growth ring دایره رشد
jack ring طوق جک
padded ring حلقه پوشش دار
packing ring رینگ
nose ring حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
napkin ring حلقه دستمال پا سفره
mooring ring حلقه مهار
mantle ring تیر حمال حلقوی شکل
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
key ring حلقه کلید
jack ring خاموت
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
collecting ring حلقه جمع کننده جریان
choke ring رینگ مانع فرار گاز در تفنگهای بدون عقب نشینی
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
wedding ring انگشتر عروسی
ring roads راه کمربندی
ring road راه کمربندی
ring necked طوق دار
signet ring انگشتر خاتم دار
ring finger انگشت انگشتر
key-ring حلقهای که بدان کلید می اویزند
ring fingers انگشت چهارم دست چپ
ring fingers انگشت انگشتر
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base ring رینگ پایه
choke ring حلقه مانع خروج گاز
candle ring زنبق شمعدان
Cambridge ring استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
cam ring رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
butt ring حلقه نزدیک دستگیره چوب ماهیگیری
brush ring حلقه زغال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com