Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
roll out the red carpet
<idiom>
برای خوشآمد فرش زیرپای مهمان پهن کردن
roll out the red carpet
<idiom>
حسابی پذیرایی کردن
Other Matches
carpet value
ارزش قیمتی فرش
carpet
زیلو
carpet
قالی
carpet
فرش
to be on the carpet
مطرح بودن
carpet beetle
بالشتک مار
carpet bombing
بمباران منطقهای
landscape carpet
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Gohar carpet
فرش گوهر
[این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
felt carpet
فرش نمدی
carpet beetle
بالشک مار
felt carpet
زیرانداز
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
table carpet
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
Zeigler carpet
فرش زیگلر
[فرش طاقی]
carpet-bedding
[گلکاری به روش قرن نوزدهم میلادی]
carpet sweeper
جارو نپتون
[نظافت]
[خانه داری]
red carpet
تشریفات و احترامات رسمی
carpet washing
قالی شویی
carpet bombing
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
carpet weaver
قالی باف
Dudley carpet
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
carpet beetle
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
carpet exporter
صادرکننده فرش
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
carpet market
بازار فرش
carpet materials
مواد اولیه فرش
carpet moth
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
carpet showroom
نمایشگاه و غرفه فرش
carpet thinckness
کلفتی یا ضخامت فرش
Ardabil carpet
فرش شیخ صفی و یا فرش اردبیل که یکی در موزه ویکتوریا و آلبرت و دیگری در موزه هنر لس آنجلس نگهداری می شوند
red carpet
علامت پذیرایی مخصوص
carpet width
پهنا و عرض فرش
carpet workshop
کارگاه قالیبافی
carpet-dyer
رنگرز قالی
carpet weight
وزن فرش
Chelsea carpet
فرش های با نقش لهستانی مربوط به قرن شانزدهم میلادی
circular carpet
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
coronation carpet
فرش تاجگذاری
[این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
stair carpet
فرش راه پله
carpet bag
خرجین
Persian carpet
قالی ایرانی
carpet washing
شستن فرش
carpet sweeper
جاروی فرش پاک کن
carpet slipper
دمپاییراحتی
prayer carpet
سجاده
carpet sweepers
جاروی فرش پاک کن
carpet weaving
بافتن فرش
call on to the carpet
<idiom>
مورد مواخذه قرارگرفتن
magic carpet
فرشجادوئی
Iran Carpet Company
شرکت سهامی فرش ایران
To snake the dust off the carpet.
خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
carpet and floor brush
جارویکفوفرش
carpet exporters union
اتحادیه صادرکنندگان فرش
To rinse the prayer carpet .
<proverb>
جا نماز آب کشیدن .
Imperial Silk Hunting Carpet
فرش شکارگاهی ابریشمی درباری
[این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
roll up
جمع کردن
roll up
اندوختن
roll up
چرخیدن
roll up
رویهم جمع شدن
roll up
جمع اوری کردن تاسیسات
roll up
انباشتن
roll around
<idiom>
برگشتن
to roll by
اسان رفتن
to roll by
غلتیدن
roll on roll off
روش سوار وپیاده کردن بار روی غلطک حمال
roll in
<idiom>
باقیمت بالایی رسیدن
roll in
در حافظه پهن کردن
roll on roll off
روش بارگیری مستقیم ناو
roll on roll off
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
roll on/roll off
بارگیری- تخلیه
roll out
از حافظه جمع کردن
roll out
ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
roll out
سر خوردن هواپیما
roll out
دویدن هواپیما روی باند
roll out
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
to roll on
صاف کردن
to roll on
غلتیدن
to roll on
اسان رفتن
to roll by
صاف رفتن
roll up
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
roll
طومار
roll
غلت خوردن گشتن
roll
تراندن
roll
تردادن
roll
تلاطم داشتن
roll
غلطیدن
roll
لوله
roll
غلتش ناو
roll
غلطیدن ناو
roll
انحراف به چپ یا راست
roll
دوران حول محور طولی غلطش
roll
بدوران انداختن
roll
گردکردن
roll
توپ
roll
صورت
roll
ثبت
roll
فهرست پیچیدن
roll
چیز پیچیده
roll
غلتک
roll
نورد
roll
غلتاندن غلت دادن
roll
غل دادن
roll
غلتک زدن
roll
غلتیدن
roll
ناوش
roll-on/roll-off
بارگیری- تخلیه
roll
طاقه
roll
نورد کردن
roll
فهرست
roll
چرخش توپ والیبال
roll
چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
roll
چرخش گردش
roll
ناویدن
wire roll
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
swing roll
چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
the roll of a ship
غلت کشتی
to be on the pay roll
مواجب یا مزد گرفتن
the roll of the sea
غلت یا موج اب دریا
to be on the pay roll
جزوکارمندان یا مزدوران بودن
to call the roll
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
to roll one's eyes
<idiom>
نشان دادن بی میلی
[بی علاقگی]
به انجام کاری
[اصطلاح مجازی]
hip-roll
تیر چوبی نبش
To roll up the map. ,
نقشه را پیچیدن ( تا کردن )
angle-roll
ابزار گرد
roll up one's sleeves
<idiom>
سخت تلاش کردن
drum roll
تندزنی
drum roll
ضربات مداوم
pancake roll
کلوچهایکهباسبزیجاتچینی
pancake roll
گوشتو...درستمیشود
sausage roll
نوعیغذاباسوسیس
spring roll
مربوطبهغذایچینی
western roll
غلطیدن افقی از روی میله
toilet roll
دستمالتوالت
universal roll
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
To call the roll. Roll-call.
حاضر غایب کردن
To roll up ones sleeves.
آستینهارابالازدن
roll film
فیلملولهای
universal roll
نورد یونیورسال
edge-roll
ابزار سه ربع گرد
crushing roll
غلتکسنگشکن
period of roll
زمان تناوب چرخش
giant roll
تاب
eastern roll
شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
dummy roll
نورد کور
dummy roll
غلطک کور
drag roll
غلطک کششی
cross roll
نورد عرضی
cold roll
نورد کردن در حالت سرد
cogging roll
دستگاه نورد اولیه شمش
grooved roll
غلطک شیاردار
grooved roll
نورد شیاردار
hot roll
نورد کردن داغ
period of roll
دوره تناوب
muster roll
دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
pay roll
لیست پرداخت حقوق
pay roll
لیست حقوق
jelly roll
نان شیرینی ژله دار ولوله کرده
jelly roll
رولت
jack roll
چرخ چاه
idle roll
غلطک کور
chilled roll
نورد سخت کننده
chest roll
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
roll-call
حاضر و غایب کردن
backing roll
غلطک پشت بند
back up roll
غلطک پشت بند
rock and roll
رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll
رقص راک اندرول
rock'n'roll
رقص بحنبان وبچرخان
rock'n'roll
رقص راک اندرول
roll of honour
لیست افتخار
roll of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
bead roll
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
bed roll
رختخواب پیچ
bed roll
خاموت انکادره
call the roll
حاضر و غایب کردن
call the roll
حضور و غیاب کردن
breaking down roll
نورد شکست
roughing roll
پیش نورد
break down roll
پیش نورد
bottom roll
غلطک ماتریسی
blooming roll
دستگاه نوردشمشه
blooming roll
نورد شمشه
roll-calls
حاضر و غایب کردن
pick and roll
ایجاد سد و چرخش
striking off the roll
اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
roll of thunder
غرش رعد
roll kitchen
اشپزخانه متحرک
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
roll housing
پایه دستگاه نورد
roll forward
, با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
roll call
حاضر و غایب کردن افراد
muster roll
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
roll over credit
اعتبار گردان
roll paper
کاغذ لولهای
straightening roll
غلطک مستقیم کنی
shoulder roll
چرخیدن روی شانه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com