English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
rose water گلاب
rose water لطافت
rose water لطیف احساساتی
rose water گلاب زدن
Other Matches
under the rose نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
the rose بادسرخ
rose of may نرگس سفید
the rose باد مبارک
the rose حمره
rose گل سرخ
rose رنگ گلی سرخ کردن
rose colored گلی
rose colored گلگون
rose colour رنگ گلی
rose coloured گلی
rose coloured گلگون
rose of sharon بامیه شامی
rose box الک ته لوله پمپ خن ناو
as fresh as a rose <idiom> مثل هلوی پوست کنده
rose cheeked گلچهره
rose coloured مبنی برخوش بینی
rose chafer سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
rose bush بته گل سرخ
rose bud دخترزیبا غنچهای
as fair as a rose <idiom> مثل ماه
rose bud غنچه گل سرخ
rose bush گلبن
rose window پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
rose diamond الماس فلامک
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
He rose against the regime. بر ضد دولت قیام کرد
rose of jericho کف مریم
rose mallow گل پنیرک
rose mallow گل خطمی
rose hip نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
rose lipped دارای لبهای گلگون
rose lipped یاقوت لب
rose preserve گل انگبین
rose preserve گلفند
rose vinegar خیسانده گل سرخ در سرکه
rose cut دارای تراش فلامک
There is no rose without thorn . <proverb> هیچ گلى بى خار نیست .
rose red گل سرخی
rose red سرخ
rose rash بدل سرخک
rose fever تب بهاره
rose rash سرخچه
rose leaf برگ گل
the rose of tehran زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
compass rose شمال نما
rose cheeked گلعذار
wind rose شقایق اگرمون
he rose from the ranks از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
wind rose نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
rose motif نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
rose rash کاذب
corn rose گل خشخاش
corn rose شقایق
tea rose گل چای
damask rose گل محمدی
no rose without thorn گل بیخارنچیده است کسی
musk rose گل مشکیجه
monthly rose خطمی درختی
monthly rose خطمی مجلسی
compass rose صفحه جهت یاب
mallow rose گل خطمی
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
cabbage rose طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
rose bay خر زهره
china rose خطمی مجلسی
dog rose نوعی از گل نسرین
rose red رنگ سرخ
rose bay گل معین التجاری
guelder rose بداغ
yellow rose گل زرد
red rose گل سرخ
red rose گل سوری
crumpled rose leaf چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
rose-coloured spectacles عینک خوش بینی
The smoke rose straight up. دود راست رفت بالا
life is not all rose culour در زندگی نوش ونیش باهم است
look at the world through rose-colored glasses <idiom> خیلی مثبت بودن
I planted the garden with rose – bushes . درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
see the world (things) through rose-colored glasses <idiom> فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
mean water میان اب
by water از راه رودخانه
water still دستگاه تقطیر اب
by water با کشتی
of the first water بهترین
f.water عرق رازیانه
first water بالاترین مقام
by water از راه دریا
water way راه ابی
water way مسیل
first water درجه اول
water course مجرای اب
water course حق الشرب
on the water در کشتی
water course حق المجری
water way ابراهه
She let the water out . آب را ول کرد
to water آب ریختن
water ابگونه
to p something with water اب روی چیزی پاشیدن چیزیراخیس کردن
water اب دادن
water مایع
water پیشاب
to water something آب دادن [گیاه]
to keep ones he above water از زیر بدهی بیرون آمدن
to water آب دادن
water down <idiom> ضعیف شدن
water اب
above water <adj.> روی آب
water آب
above water <adj.> شناور
water line خط ابخور ناو
water disposal ساختن اگو
water disposal فاضلاب
water lowering زهکشی
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water fast رنگ نرو
water driver مقنی
water level سطح اب
water dog سگ تربیت شده برای اوردن مرغ ابی
water dog شناگر ماهر
water fowl پرنده ابی
water disposal اگوکشی
water loss ابکاهی
water dog سگ ابی
water logging ابسیری
water lily نیلوفر ابی
water jacket صندوق اب
water hazard مانع ابی در مسیر گوی گلف
water hardening سختگردانی با اب
water hammer ضربت قوچ
water hammer ضربت قوج
water guage فشار سنج اب
water glass شیشه مایع
water glass اب شیشه
water glass شیشه محلول
water gauge اب پیم
water gauge اندازه اب نما
water gas گاز اب
water glass لیوان اب
water heater فرف ابگرم کن
water heater ابگرم کن
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
water level تراز اب
water fast غیر قابل پاک شدن بوسیله اب
water fast پارچه شورنرو
water filter صافی اب
water fowl مرغ ابی
water jump چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
water jump مانع ابی
water jacket ابدان
water injection پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
water hyacinth وردالنیل
water hyacinth سنبل ابی
water hole چاله اب
water front جبهه رطوبتی
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
the water was overknee اب از زانو میگذشت
wade into the water راه رفتن در اب
waste water فاضلاب
water aspirator خرطوم ابی
water bag کیسه اب
water bailiff میراب
water bailiffs مامور تفتیش کشتیها در بندر
water bailiffs مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
water balance بیلان اب
water bearer دلو
voidance water زیر اب
voidance water منجلاب
up to the middle in water تا کمر در اب
to drink water اب خوردن
to drink water اب اشامیدن
to keep ones head above water خود را از بار بدهی رها کردن
to sniff up water اب رابه بینی کشیدن
to soften a water سبک ترکردن یاشیرین کردن اب
to splash into water به اب زدن
unavailable water رطوبت غیر قابل استفاده
underground water اب زیرزمینی
underground water اب درون زمین
undermining by water اب شستگی
undermining by water اب رفتگی کف
water bearer ساکب الماء
water bearer ریزنده اب ابریز
water coiour ابرنگ
water colour ابرنگ
water colour رنگاب
water colour نقاشی ابرنگی
water content درصد رطوبت
water cooling خنک کنندگی اب
water cooling خنک کردن بااب
water cress شاهی اتی
water cure اب درمان
water cure علاج بااب معالجه بااب
water damage خسارت اب دیدگی
water circulation گردش اب
water carrier دلو
water carriage حمل از راه اب
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
water bed تشک ابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com