English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
salad plate بشقابسالادخوری
Other Matches
salad سالاد
salad fork چنگالسالادخوری
salad dish فرفسالاد
salad crisper جایگاهسبزیجات
salad bowl کاسهسالاد
word salad سالاد کلمات
word salad اشفته گویی
salad oil روغن زیتون اعلی
salad days ایام جوانی وبی تجربگی
salad burnet مشکک
salad spinner سالادخردکن
fruit salad سالاد میوه
green salad سالادسبز
salad dressing چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressings چاشنی وادویه مخصوص سالاد
potato salad سالاد سیب زمینی
to dress [salad] چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
to dress a salad with mayonnaise مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
plate شیشه
plate کلیشه
L-plate تحتتعلیم
plate تسمه
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
a plate یک بشقاب
plate نعل اسب
plate لوحه روکش
plate بقدر یک بشقاب
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate روکش کردن
plate زره
plate روپوش دادن
plate ورقه
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate متورق کردن
plate زره پوش کردن
plate اندودن
plate صفحه اند
plate لوح
plate پلاک
plate پلیت
plate ورقه اهن
plate لوحه
plate :بشقاب
plate ورقه تنکه
plate اب دادن
plate صفحه
plate قاب
plate صفحه فلزی ورقه
positive plate صفحه مثبت
rating plate صفحه مشخصات
pole plate حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
plate valve سوپاپ بشقابکی
plate spring فنر بشقابکی
rating plate پلاک مشخصات
rating plate پلاک قدرت
plate strap تسمه صفحه
screw=plate حدیده
silver plate بانقره اندودن
silver plate فرف نقره
silver plate اب نقره
silver plate نقره اندود
shielded plate صفحه محافظ
sole plate کف پنجره
screw plate حدیده
screw plate مفتول کش
sole plate بالشتک
plate shears قیچی ورق بر
plate mark انگ
plate mark نشان عیار
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
plate condenser خازن صفحهای
plate clutch کلاج دیسکی
plate clutch کلاج صفحهای
plate circuit مدار صفحه اند
plate capacitor خازن صفحهای
plate basket سبد قاشق و چنگال
plate mill دستگاه فرز غلطکی
plate mill غستگاه نورد صفحه
plate point نقطه پلیت
plate roll غستگاه نورد صفحه
plate rheostat رئوستای صفحهای
plate rectifier یکسوسازاندی
plate rectifier یکسوساز صفحه
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate pulsing ضربه گری صفحه اند
plate puller انبر صفحه باتری
plate proof نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate mark طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plate press پرس صفحه باتری
pattern plate صفحه مدل
wall plate زیرسری
specification plate صفحهاختصاصی
slide plate صفحهلغزان
side plate پیشدستی
shamrock plate plate union eyed three
reel plate صفحهقرقرهای
pressure plate صفحهنگهدار
plate grid صفحهمشبک
pitcher's plate صفحهاتصال
pad plate صفحهلایی
splash plate صفحهآبپاش
strike plate صفحهتوپی
top plate صفحهبالایی
paper plate بشقاب کاغذی
finger-plate ورق دست خور
crown-plate بالشتک
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
warning plate صفحههشدار
warming plate صفحهگرم کننده
needle plate صفحهسوزنی
mounting plate صفحهپایه
home plate صفحهبازی
union plate صفحه چند چشمی
tin plate حلبی
tie plate بالشتک ریل
theoretical plate بشقابک نظری
tally plate برچسب تست
tally plate برچسب ازمایش
surface plate تراز فلزی یا اهنی
surface plate تراز
stencil plate الگوی نقشه برداری
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wobble plate صفحه جنبان
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
foot plate صفحه پایه
escutcheon plate صفحهروقفلی
double plate صفحهیدوبله
dinner plate بشقابپلوخوری
armoured plate ورقهزرهی
absorbing plate صفحه جاذب
license plate پلاک
license plate نمرهی اتومبیل
book plate برچسب کتاب
spring plate صفحه فنری
plate of a capacitor جوشن خازن
bottom plate صفحه مبنا
bolster plate صفحه برای مهار کردن
boiler plate سطح یخزده و سفت برف
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bearing plate صفحه تکیه گاه
bearing plate صفحه اتکاء
battery plate صفحه باتری
base plate صفحه زیر ستون
base plate صفحه پای ستون
breast plate زره سینه
breast plate سینه بند اسب
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
condenser plate جوشن خازن
chrome plate روکش کردن با کروم
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
centre plate keel drop
cap plate سرستون
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه کف قنداق
buckled plate صفحه تاشده
buckled plate صفحه دولا شده
baffle plate موج گیر
baffle plate سپر
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
active plate صفحه موثر
accumulator plate صفحه اکومولاتور
hot-plate اجاق برقی
hot-plate صفحه داغ
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate اجاق برقی
hot plate صفحه داغ
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
plate glass شیشه لوحی
number plate پلاک علائم مشخصه
anchor plate سپر
anchorage plate صفحه مهاری
angle plate صفحه زاویه دار
back plate صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
sill plate صفحهپایه
armor plate ورق زرهی
armor plate زره دار کردن پوشاندن بازره
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
armor plate زره
arched plate صفحه قوس دار
plate voltage ولتاژ اندی
plate supply تغذیه صفحه
plate saturation اشباع اند
plate current جریان صفحه اند
number plate پلاک شماره
fish plate پشت بند
drip plate صفحه چکانش
gusset plate صفحه سه گوش
gusset plate ورق نبشی
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
gusset plate صفحه اتصال
end plate صفحه انتهایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com