English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English Persian
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
Other Matches
satellite قمر مصنوعی
satellite ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellite ماهواره
satellite قمر
satellite قمر مصنوعی ماهواره
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellite کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite ماهواره قمر مصنویی
satellite ماه
satellite انگل
satellite پیرو
wheel satellite ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
communications satellite ماهوارههای مخابراتی
communications satellite ماهواره ارتباطاتی
communication satellite اقمارمخابراتی
communication satellite ماهواره مخابراتی
artificial satellite قمر مصنوعی
satellite processor پردازشگر پیرو
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
satellite defense پدافند ماهوارهای
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
satellite communications مخابره ماهوارهای
equatorial satellite ماهواره استوایی
satellite terminal ترمینالفضاپیما
foixed satellite ماهواره ثابت
artificial satellite 2 satellite : syn
artificial satellite ماهواره
satellite town پیراشهر
launcher/satellite separation جسمشماورماهوارهجدا
navigation چند رسانهای با کلمات کلیدی
navigation ناوبری
navigation کشتیرانی
navigation ملاحی
navigation دریانوردی
navigation دگمه ها و واسط کاربر
navigation هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
navigation light چراغهای ناوبری
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
radio navigation ناوبری رادیویی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
navigation head بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
aids to navigation کمکهای ناوبری
coastal navigation coasting
celestial navigation ناوبری نجومی
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
aerial navigation هوا نوردی
aerial navigation ناوبری هوایی
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
electronic navigation هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
inertial navigation ناوبری لختی
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
air navigation device دستگاههدایتهوایی
water supply to navigation تامین اب کانال کشتیرانی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
tactical air navigation سیستم تاکان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com