English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (2 milliseconds)
English Persian
secret services دستگاه محرمانه دولت
Other Matches
secret سر مجهول
in secret در خفا
secret رمز
secret مخفی
secret دستگاه سری
secret محرمانه
secret اسرارامیز پوشیده
secret confidential
secret مخفیانه
secret اطلاعات سری
secret طبقه بندی سری
secret راز
keep a secret <idiom>
in secret محرمانه
to keep secret پنهان داشتن راز
to let in to a secret با رازی اشناکردن
secret سری
secret نهانی
to let in to a secret محرم رازی کردن
keep the secret این رازرافاش نکن
keep the secret رازراپوشیده نگاهدار
in secret مخفیانه
secret نهان
services خدمات سرویسها
services قسمتهای اداری ادارات نظامی
services نیروهای سه گانه
services نیروهای مسلح
services تاسیسات
services 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
services قسمتها
services خدمات
secret society انجمن سری
secret papers اوراق سری
secret ballot ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
secret ballot رای مخفی
secret agents مامور مخفی
to betray a secret رازی را فاش ساختن
the secret will open to me ان راز بمن اشکار
the secret will open to me خواهد گردید
open secret <idiom> راز فاش شده
To do something on the sly (in secret). کاری را پنهان انجام دادن
trade secret اسرار بازرگانی
trade secret فوت و فن کاسبی
secret agents جاسوس
secret agent جاسوس
secret agent مامور مخفی
open secret سر افشا شده
open secret راز آشکار
dark secret راز نهان
the secret parts شرمگاه
top-secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top-secret به کلی سری
secret papers اسناد سری
secret service دستگاه محرمانه دولت
he proved to know the secret معلوم شد راز را میداند
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
top secret به کلی سری
we owe him for his services خدمات او هستم
welfare services خدمات رفاهی
we owe him for his services مدیون
administrative services خدمات اداری
administrative services قسمتهای اداری
advisory services خدمات مشورتی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
postal services خدمات پستی
mail services خدمات پستی
tea services سرویس چای خوری
wire services خبر گزاری
emergency services اورژانس
loyal services خدمات صادقانه
social services خدمات اجتماعی
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
technical services خدمات فنی
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
public services خدمات عمومی
personnel services خدمات پرسنلی
personnel services خدمات کارمندی
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
military services قسمتهای نظامی
medical services خدمات پزشکی
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
goods and services کالاها و خدمات
joint services خدمات مشترک
health services خدمات بهداشتی
health services خدمات بهداری قسمتهای بهداری
public services بریات عمومیه
signal services خدمات مخابراتی
sister services خدمات وابسته
signal services قسمتهای مخابراتی
special services خدمات مخصوص
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
civil services خدمات دولتی
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
secret service money اعتبار سری دولت
the house went into secret session تشکیل داد
the house went into secret session مجلس جلسه سری
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
Commemoration services were held . مراسم یاد بودانجام شد
To hold (keep) a secret close to ones chest. رازی درسینه نگهداشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com