English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English Persian
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
Other Matches
b scan ارائه ب
scan یکی ازخط وط افقی فسفری
scan تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scan وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
j scan ارائه جی
scan یک دور گردش انتن رادار
scan کاوش کردن
scan دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan تجسس کردن بارادار
scan تجسس
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
c scan ارائه سی
ct scan سی تی اسکن
l scan ارائه ال
d scan ارائه دی
g scan ارائه جی
scan پویش کردن
scan پوئیدن
scan پیمایش
scan dpl اسکن میکند
scan بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan اجمالا مرور کردن
scan بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scan با وزن خواندن
f scan ارائه اف
scan پوییدن
p scan ارائه پی
n scan ارائه ان
m scan ارائه ام
k scan ارائه کی
i scan ارائهای
scan تقطیع کردن شعر
h scan ارائه اچ
scan شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan path مسیر پیمایش
scan line خط پیمایش
interlaced scan پوییدن درهم بافته
scan period دورهء پویش
this line does not scan وزن این شعر با تقطیع معلوم میشودکه درست نیست
brain scan مغزنگاری
scan area ناحیه پیمایش
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
radar scan مراقبت بوسیله رادار
ppi scan ارائه پی پی ای
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
multi scan monitor مشابه 6632
channel scan buttons دکمهکانالیاب
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
sub sector زیربخش
sub sector بخش فرعی
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector منطقه واگذاری
sector تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector جزء تقسیم کردن
sector قطاع
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector ناحیه
sector منطقه
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector منطقه ماموریت قطاع اتش
sector محله
sector قطاع دایره
sector قسمتی ازجبهه
sector خط کش ریاضی ناحیه
sector جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector بخش
traditional sector بخش سنتی
two sector economy اقتصاد دو بخشی
two sector model الگوی دو بخشی
real sector بخش متغیرهای حقیقی
main sector بخش اصلی
sector of search منطقه تجسس رادار
teritiary sector بخش ثالثه
teritiary sector بخش سوم
real sector بخش واقعی
throwing sector نقطه فرود وسیله پرتاب شده
sector of search منطقه مراقبت رادار
sector of fire منطقه اتش
defense sector منطقه پدافندی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
service sector بخش خدمات
sector commander فرمانده ناحیه
soft sector علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
sector of a sphere اکلیل کروی
sector addressing نشانی دهی قطاعی
spherical sector قطاع کروی
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector of search منطقه کاوش
productive sector بخش تولیدی
government sector بخش دولتی
public sector بخش عمومی
public sector بخش دولتی
disk sector بخش دیسک
disk sector قطاع دیسک
sector of responsibility منطقه مسئولیت
bad sector قطاع خراب
bad sector قطاع بد
agricultural sector بخش کشاورزی
hard sector قطاع سخت افزاری
observing sector منطقه دیدبانی
observing sector قطاع دیدبانی
observation sector قطاع دیدبانی
nonmonetary sector بخش غیر پولی
monetary sector بخش پولی
modern sector بخش جدید
modern sector بخش نوین
private sector بخش خصوصی
infrastructural sector بخش زیربنائی
nonformal sector بخش غیر رسمی
informal sector بخش غیر رسمی
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
air defense sector منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
worm and sector sleering چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
steering worm sector تاج فرمان
steering worm sector چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
fire support sector منطقه پشتیبانی اتش
sector interleave factor عامل جاگذاری قطاع
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com