English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
English Persian
semi roller پرتاب دورانی گوی بولینگ
Other Matches
semi نصف شده
semi نیمه تاحدی
semi پیشوندی بمعنی : نیم
semi نیمه
semi نصفه
semi نیم
semi نصف
semi- در معنای نصف یا بخش
semi تقریبا نصف
semi meran شبه مران در دفاع مران
semi mechanization نیمه مکانیزه
semi literate نیمه نویسا
semi independent نیمه خود مختار
semi-conscious در حال نیمه غش
semi-conscious نیمه بیهوش
semi-conscious نیمه هشیار
semi-colons نیم وج از یا
semi-colons نقطهبند
semi-colons نقطه ویرگول
semi-colon نیم وج از یا
semi-colon نقطهبند
semi-colon نقطه ویرگول
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
semi monthly روزنامه یامجله دوهفتگی
semi independent نیمه مستقل
semi solvable نیم حل پذیر
semi trailer نیمه یدک
semi slav شبه اسلاو در وامبی وزیرشطرنج
semi skilled نیمه ماهر
semi automatic نیم خودکار
semi spinner پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi officially بطورنیم رسمی
semi official نیمه رسمی
semi barbarian نیم وحشی
semi centennial پنجاهمین سالگرد
semi centennial نیم سده نیم سدهای
semi circle نیم دایره
semi circular نیم دایرهای
semi circular a طاق روی
semi conductor نیمه هادی
semi diesel نیم دیزل
semi weekly هفتهای دوبار
semi-final نیمه نهایی
semi detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-column نیم ستون
semi-mummy نیمهبستهشده
semi-modal افعالیمثلdare;-Needنیمهکمکی
semi-precious نیمه گرانبها
semi-precious نیمه بهادار
semi-finalists نیم - پایانگر
semi monthly پانزده روزیکبار
semi annual ششماهه
semi-final نیم پایانی
semi-final مسابقات نیم پایانی
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist نیم - پایانگر
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finals نیمه نهایی
semi finals نیمه نهایی
semi annually ششماهه
roller تیرک دار
roller غلطک
roller غلتک
roller نورد
roller قلطک
roller غلتانک چمن
roller بام غلتان استوانه
roller قرقره نورد
roller منگنه
roller ماشین غلطک زنی
roller استوانه
roller دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
semi-fisheye lens لنزنیمهبرآمده
semi-submersible platform سکوینیمهشناور
semi logarithmic paper کاغذ نیمه لگاریتمی
semi automatic advance میزان کردن نیم خودکار
semi automatic lathe ماشین تراش نیمه خودکار
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
semi-detached houses خانههاییکشکلبادیوارمشترک
semi killed steel فولاد نیمه ارام
semi interquartile range دامنه نیمه چارکی
semi circular parry دفاع نیمدایره
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi indirect lighting روشن سازی نیم مستقیم
semi skilled worker کارگر نیمه ماهر
semi self maintained discharge تخلیه نیم وابسته
semi processed data داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
semi open game بازی شطرنج نیمه باز
hydraulic roller غلطک ئیدرولیکی
hand roller غلطک دستی
guide roller غلطک راهنما
roller-skate کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
feed roller غلتک پیش بر
elliptical roller غلطک بیضی شکل
inking roller نورد
vibrating roller غلطک ارتعاشی
varnish-roller غلتکجلازن
the roller beette گه غلتان
the roller beette جعل
tandem roller غلطک وزنی پشت سر هم
tandem roller نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
tamping roller غلطک لرزاننده
roller-skated اسکتینگ
roller-skates اسکتینگ
wrist roller مچ بند
roller frame قالبدورانی
jockey roller چرخریلی
ink roller غلتکجوهر
head roller غلتکاصلی
roller sleeve روکشدورانی
hair roller بیگودی
roller-skated کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
cloth roller پیچندهپارچه
roller-skates کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skating اسکتینگ
roller-skating کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller coaster راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coaster راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coasters راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
support roller رینگ وطوقه دوار
support roller تکیه گاه
support roller بلبرینگ
roller path ریل دواربرجک توپ
roller clock چشمی بسته قرقره دار
roller bearing یاطاقان غلطک دار
roller bearing بلبرینگ غلطکی
roller blind پرده فنردار قرقره ایی
roller contact کنتاکت غلتکی
roller conveyor غلطک حمال
roller conveyor غلطک بالابر
roller door در چرخنده
roller door در گردنده
roller drive مکانیزم چرخ دنده کاهنده یاافزاینده
roller fender دفرای چوبی
roller gate دریچه غلطان
roller bearing یاتاقانی که میله ان باچند غلتک دیگر بگردش اید
roller bandage زخم بندپیچیده
roller bandage نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
steam roller جاده کوب غلتک
steam roller جاده صاف کن
vibrating roller غلطک لرزان
sheet roller کارخانه نورد ورق فلزی
warp roller غلتکتار
roller-skate اسکتینگ
paint roller غلطک رنگ کاری
roller skate کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate اسکتینگ
pawn roller پیاده رانی شطرنج
road roller جاده صاف کن
roller shutter در کرکرهای
road roller غلطک ویژه جاده صاف کنی
roller path صفحه بلبرینگ
semi automatic telephone system تلفن نیم خودکار
track roller frame قالبگردندهشیاردار
film guide roller حلقهراهنمایفیلم
roller board and arms بازوهاوبردغلتک
paper bail roller غلتکضامنورق
paint roller mill غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
paint roller mill دستگاه مالش رنگ بر روی دیوار
loose roller bearing رولبرینگ هرزگرد
sheep foot roller غلطک پاچه بزی
spherical roller bearing بلبرینگ غلطکی
flexible roller bearing رولبرینگ فنری
fixed roller gate دریچه چرخ قرقرهای ثابت
cylinderical roller bearing یاطاقان غلطکی
hair roller pin سوزنبیگودی
semi-permanent hair color [American] رنگ مو
cylinder roller thrust bearing یاطاقان غلطکی محوری
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
jackknifing [with trailer or semi-trailer] تا شدن [به ۹۰ درجه و بیشتر ] کامیون در حال حرکت [با تریلر یا تریلر مسقف]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com