Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
service load
بار مفید
Other Matches
d. service
نماز
he is of no service to us
بدرد مانمیخورد
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service
با انتخاب ازاد
self-service
ازاد
self-service
تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self-service
کمک بوسیله خود شخص
self-service
خود یاوری
self-service
خود زاوری
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service
با انتخاب ازاد
self service
ازاد
self service
تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self service
کمک بوسیله خود شخص
self service
خود یاوری
self service
خود زاوری
he is of no service to us
بکار ما نمیخورد
d. service
عبادت خدا
service over
خطای سرویس
to see service
کردن
on service
سر کار
on service
سر خدمت
please do me a service
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
i am at your service
در خدمت شما هستم
in service
خدمتی
in service
به خاطر خدمت
in service
درخدمت ارتش در ارتش
f.service
نمازمعمولی هفته
out of service
<adj.>
خراب
[ازکارافتاده]
out of service
<adj.>
ازکارافتاده
take into service
استخدام کردن
to see service
در ارتش یانیروی دریایی خدمت
one's service
خدمت یکسره
service
کار
service
استخدام
service
خدمت
service
تعمیر کردن
service
یکدست فروف اثاثه
service
سرویس کردن
service
روبراه ساختن
service
ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service
نوکری یاری
service
وفیفه
service
عبادت تشریفات
service
کمک
service
بنگاه سرویس
service
لوازم
service
نظام وفیفه
service
سنجد
service
درخت سنجد وابسته بخدمت
service
قسمت یکان
service
سرویس
service
اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service
شعائر
service
نظامی
service
جنگی
service
تعمیر
service
ابلاغ
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service
اداره
service
بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
service
رسیدگی به
load
قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load
کاری که باید انجام شود
load
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load
انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load and go
بارکنش و اجرا
useful load
فرفیت مفید
useful load
بار مفید
to load off
خالی کردن
to load off
بار اندازی کردن
get a load of
<idiom>
دیدن چیزی
able to take a load
<adj.>
بار پذیر
load and go
بار کنش و اجراء
load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load
بار کردن پر کردن
load
نیرو
load
بارالکتریکی
load
فشار مسئولیت
load
بار
load
ذخیره گذاری کردن
load
خرج گذاری کردن
load
بار کردن
load
بار داشتن
load
بار خارجی
load
تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load
سنگین کردن
load
فیلم
load
گذاشتن
load
کوله بار
load
عملکردماشین یا دستگاه
load
گرانبارکردن
load
بار گیری شدن
load
عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load
بارزدن
load
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load
بارمهمات هواپیما
load
بارگیری مهمات
load
محموله
load
فشنگ گذاری
load
بارگیری کردن
load
بار زدن
load
خشاب
load
فشنگ
load
فرفیت بارگیری
load
فرفیت
load
بار فشار
load
شارژ کردن
over load
اضافه بار
service rating
طبقه بندی پرسنلی
service practice
تمرین اموزشی
service passport
پاسپورت خدمات
service practice
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
service program
برنامه خدماتی
service practice
مشق پای توپ
service of the piece
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
home service
خدمات فروش در داخل کشور
service mine
مین قابل انفجار
service number
کدپرسنلی
ship's service
فروشگاه ناو
service number
شماره خدمتی پرسنل
honorable service
خدمت با افتخار
service peculiar
امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
service mine
مین جنگی
service message
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
service medal
نشان خدمت
service obligation
تضمین خدمت
service occupations
مشاغل خدماتی
service officer
افسر ارشد نگهبان
service rating
تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
service road
شوسه کناری
service road
جاده کناری جاده سرویس
service sector
بخش خدمات
service squadron
قسمت خدمات دریای
service squadron
گروه خدمات
service stairs
پلکان سرویس
service stairs
پلکان خدمت
service stock
اماد و کالاهای جنگی
service stock
امادرزمی
service support
پشتیبانی خدمات
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
service uniform
اونیفرم خدمت
service unit
یکان خدمات
information service
خدمت اطلاعاتی
information service
سرویس اطلاعاتی
service records
پروندههای خدمتی
land service
خدمت نظام در نیروی زمینی
labor service
اداره کار
labor service
اتحادیه کارگران
labor service
سازمان کار
knight service
تصرف مجانی ملک دربرابرخدمت نظامی
into plane service
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
service records
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
intelligence service
اداره اطلاعات
intelligence service
قسمت اطلاعات
service ribbon
لنت نشان خدمت
information service
خدمات اطلاعات
honorable service
خدمت افتخار امیز
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
service ace
امتیاز سرویس تنیس
service ammunition
مهمات جنگی
service ammunition
مهمات رزمی
service area
برد فرستنده
service area
منطقه سرویس
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
service at domicile
ابلاغ در محل اقامت
service bar
مدال یا نشان خدمت
service book
کتب دعا
service book
کتب مذهبی
service branch
انشعاب
service bureau
اداره خدماتی
service bureau
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
service cable
کابل مصرف کننده
selective service
خدمت داوطلبانه نظام
record of service
سابقه خدمت
order of service
سوت داور بمعنای دستورسرویس دادن
optometric service
بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
optometric service
قسمت بینایی سنجی
service voltage
ولتاژ کار
personal service
خدمت شخصی
personal service
ابلاغ شخصی
professional service
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
medical service
قسمت بهداری
medical service
خدمات پزشکی
public service
خدمت بجامعه
public service
استخدام دولتی
master service
انشعاب اصلی
railroad service
سرویس راه اهن
railroad service
خدمات راه اهن
ready service
اماده به کار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com