Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English
Persian
shared paranoid disorder
اختلال پارانویایی مشترک
Other Matches
paranoid
پارانویایی
paranoid delusion
هذیان پارانویایی
alcoholic paranoid
پارانوئید الکلی
paranoid schizophrenia
اسکیزوفرنی پارانویایی
paranoid personality
شخصیت پارانویای
paranoid ideation
تفکر پارانویایی
acute paranoid state
حالت پارانویایی حاد
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shared
باس مورد استفاده
shared
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shared
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shared
دایرکتوری
shared
که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shared
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared
سهم
shared
حصه
shared
بخش
shared
بهره قسمت
shared
بخش کردن
shared
تسهیم کردن
shared
قیچی کردن
shared
توسط کاربران دیگر شبکه است
shared
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shared
فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
shared
دانگ
shared
شرکت داشتن در سهم بردن
shared
تقسیم کردن
shared
فرض
shared
سهم بردن
disorder
بی ترتیبی
disorder
بی نظمی
disorder
برهم زدن مختل کردن
disorder
اختلال
disorder
بی ترتیبی اشفتگی
disorder
کسالت
shared electrons
الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
shared logic
منطق اشتراک
shared resource
منطق اشتراکی
shared file
فایل اشتراکی
shared memory
حافظه تسهیم شده
personality disorder
اختلال شخصیت
cyclic disorder
اختلال دورهای
convulsive disorder
اختلال تشنجی
Pica
[disorder]
هرزه خواری
[پزشکی]
thought disorder
اختلال فکر
schizoaffective disorder
اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
schizophreniform disorder
اختلال اسکیزوفرنی شکل
sexual disorder
اختلال جنسی
conduct disorder
اختلال رفتاری
adjustment disorder
اختلالات سازگاری
[روانشاسی]
character disorder
اختلال منش
somatoform disorder
اختلال جسمانی شکل
developmental disorder
اختلال رشدی
dissociative disorder
اختلال گسستی
eating disorder
اختلال خورد و خوراک
emotional disorder
اختلال هیجانی
factitious disorder
اختلال ساختگی
adaptive disorder
اختلالات سازگاری
[روانشاسی]
mental disorder
اختلال روانی
mental disorder
بیماری روانی
mental disorder
اختلال مشاعیر
psychiatric disorder
اختلال روانی
oppositional disorder
اختلال نافرمانی
organic disorder
اختلال عضوی
somatization disorder
اختلال جسمانی کردن
I shared out the money among four persons.
پول را بین چهار نفر قسمت کردم
bipolar affective disorder
اختلال عاطفی دو قطبی
acute brain disorder
اختلال مغزی حاد
content thought disorder
اختلال محتوایی فکر
generalized anxiety disorder
اختلال اضطراب فراگیر
formal thought disorder
اختلال صوری فکر
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
post traumatic stress disorder
اختلال فشار روانی پس اسیبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com