Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
side band
باند کناری
side band
ساید باند
Search result with all words
vertical side band
میلهعمودیطرفین
Other Matches
To take someones side . To side with someone.
از کسی طرفداری کردن
side by side columns
ستونهای پهلو به پهلو
x band
باند فرکانس
band
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band
محدوده فرکانس ها بین دو حد
x band
باند- ایکس
saw band
نوار اره
q band
بند فرکانس
k band
باند فرکانس
j band
باند فرکانس
p band
باند فرکانس
band saw
اره نواری
band saw
ماشین اره باریک
band
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
band
مدار ارتباطی که سیگنال
band
اره نواری
band
قسمت موزیک
band
دستهء موسیقی اتحاد
band
ارکستر
band
نوارپیچیدن
band
نوار مانع
band
نوار لولا
band
شبکه سیم خاردار
band
توافق
band
کمربند نوار
band
نواره
band
روبان
band
نوار
band
متحد شدن
band
دسته کردن
band
باند
band
متحد کردن
band
با نوار بستن
band
بصورت نوار دراوردن
band
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band
بند و زنجیر
band
نوار زخم بندی
band
متحدکردن
band
باندرادیو
band
باریکه
band
متحدشدن
band
تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band
باند بانداژ
elastic band
کش
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
head band
روسری
head band
پیشانی بند
head band
شیرازه
one-man band
فردیکهچندسازراباهمبنوازد
image band
باند فرکانس تصویر
guard band
باند نگهبان
frequency band
باند فرکانس
frequency band
باند بسامد
curtain band
بازوبندپرده
broad band
پهن باند
conduction band
نوار رسانایی
conducting band
نوار رسانا
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
arch-band
[نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
broad band
باند پهن
boot band
کش مخصوص گتر شلوارنظامی
bloch band
نوار انرژی
dead band
نوار مرده
doublet band
نوار دوتایی
A military band.
دسته موزیک نظامی
forbidden band
نوار ممنوع
forbidden band
نوار غیر مجاز
filled band
نوار پر
excitation band
نوار تحریک
error band
باند خطا
energy band
باند انرژی
energy band
نوار انرژی
empty band
نوار تهی
bloch band
نوار بلوخ
in band signalling
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
slip band
نوار لغزش
Band-Aids
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids
چارهی سطحی و موقتی
Citizens' Band
باند شهروندان
Citizens' Band
باند خصوصی
rubber band
نوار لاستیکی
rubber band
نوارکش
rubber band
کش
adjusting band
نوارمتحرک
Band-Aid
چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
wave band
باند موج
spectral band
نوار طیفی
spider band
حلقه عنکبوتی
string band
دسته موزیک سازهای سیمی
sweat band
زغره
to keep step to a band
مطابق موزیک پازدن
valence band
نوار والانس
waist band
کمربند
wave band
دسته امواج رادیو
band ring
حلقهنواری
band selector
انتخابنوار
normal band
نوار متعارفی
neck band
یخه پیراهن یا جامه دیگر
suspension band
نواراتصال
tightening band
نوارنگهدارنده
latitude band
نوار عرضی
latitude band
نوار عرضی زمینی
latitude band
کمربند عرضی
band switch
کلید تغییر باند
nose band
رو دماغی
nose band
بخشی از کلگی اسب
positioning band
حلقه استقرار
cigar band
نوارسیگار
gravity band
نوارگرانشزمین
midriff band
نوارتیغهوسطسینه
net band
بندتوری
rotating band
کمربند مسی گلوله
rotating band
کمربند گلوله
raised band
نواربرجسته
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
intermediate band
باند میانی
band pass
نوار عبور
band screen
صافی مخازن
band shell
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
band spectrum
طیف نواری
band spectrum
بیناب نواری
band stop
صافی میان نگذر
steel band
نوار فولادی
band printer
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
band structure
ساختار نواری
band saw mill
اره نواری ماشین فرز
band pulley
فلکه
band pass
صافی میان گذر
band of fire
نوار اتش
band pass
باندعبور
band measure
کوباژ درجا
band edge
لبه نوار
band printer
چاپگر نواری
band chain
زنجیر مساحی
dentil-band
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
armature band
کمربند ارمیچر
absorption band
نوار جذب
band pass
نوار گذر
band-work
اسلیمی
interlacing band
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
brass band
ادوات انها از برنج باشد
base band
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
brass band
دسته موزیکی که
base band
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
belly band
تنگ
belly band
زیرتنگ
band width
نوار
band width
باند
band-stand
جایگاه ارکستر
band width
پهنای باند
band wheel
چرخ تسمه خور
band width
پهنای نوار
breast band
پیش بند
interlacement band
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
technical identification band
نوارمشخصههایتکنیکی
long wave band
باند موج بلند
anode band detection
یکسوسازی اندی
narrow band ISDN
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN
velvet-band choker
طوقمخملی
narrow band filter
صافی فلزات باریک
partially occupied band
نوار نیم پر
band change switch
کلید تغییر باند فرکانس
anode band detector
اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
conduction band edge
لبه نوار رسانش
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
valence band edge
لبه نوار والانس
band pass filter
فیلتر میانگذر
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
spectral band width
پهنای نوار طیف
band street writer
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
spinning band column
ستون نوار چرخان
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
frequency band width
پهنای باند فرکانس
effective band width
پهنای موثر نوار
intermediate frequency band filter
صافی باند فرکانس میانی
band pass filter circuit
مدار صافی باند پاس
Band of robbers. Gand of thieves.
دسته دزدان
side
سو
on the other side
<adv.>
درمقابل
right side up
وارونه
side out
خراب کردن سرویس
on the other side
<adv.>
به ترتیب دیگر
right side up
پشت رو
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
out side of
جز غیراز
over the side
خارج از ناو
side
طرف
on the other side
<adv.>
از سوی دیگر
on the other side
<adv.>
ازطرف دیگر
side out
خطای سرویس
side
پهلو
on one side
<adv.>
یکی انکه
side
در یکسو قرار دادن
side
بر
side
تیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com