English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
signal voltage ولتاژ ورودی
signal voltage ولتاژ دریافتی
signal voltage ولتاژ سیگنال
Other Matches
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
signal شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
i signal پیام ای
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
q signal پیام کیو
signal سیگنال علامت دادن
signal نشان
signal ارسال پیام به کامپیوتر
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal مخابره کردن
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal با اشاره رساندن
signal با علامت ابلاغ کردن
signal اشکار مشخص
signal اخطار
signal نشان راهنما
signal علامت
signal سیگنال
signal خبردادن
signal علامت دادن
signal علامت راهنمای خودرو
signal رسته مخابرات
signal مخابره کردن علامت دادن
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal علایم مخابراتی مخابرات
signal علامت نشانه
signal نشانه
signal پیام
ghost signal تصویر دوگانه
signal man متصدی علائم
signal level سطح سیگنال
signal level سطح علامت
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
grid signal سیگنال شبکه
signal letters معرف
signal lamp لامپ خبر دهنده
signal lamp لامپ سیگنال
signal generator سیگنال مولد
guard signal علامت نگهبان
signal generator سیگنال ژنراتور
signal generator پیام ساز
signal generator علامت زا
signal man دیدبان
signal panel پرده مخابرات
error signal سیگنال خطا
signal strength شدت صوت
signal services قسمتهای مخابراتی
signal services خدمات مخابراتی
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal regeneration باززایی علائم
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
first signal system دستگاه علامتی اول
flash signal علامت فلاش
flash signal سیگنال فلاش
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
fog signal علامت مه
fog signal علایم مه
signal of distress شلیک خطر
signal normalization هنجارسازی علامت
enabling signal علامت توانا سازی
signal flag پرچم مخابراتی
signal fidelity وفاداری علائم
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
second signal system دستگاه علامتی دوم
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
request signal علامت درخواست
reference signal سیگنال مرجع
railroad signal علامت یا سیگنال راه اهن
picture signal سیگنال تصویر
picture signal علامت تصویر
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
operating signal سیگنال دستگاه
morse signal سیگنال مورس
monochrome signal پیام تکرنگ
main signal سیگنال اصلی
implusing signal سیگنال ضربهای
line signal سیگنال خط
intelligence signal پیام خبری
input signal سیگنال اولیه
signal axis محور مخابرات
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
signal element عنصر علامتی
signal electrode الکترد پیام ساز
signal distance فاصله علامتی
signal detection علامت یابی
signal corps قسمت مخابرات
signal corps رسته مخابرات
signal communications ارتباطات مخابراتی
signal communications ارتباط و مخابرات
signal center مرکز پیام
signal center مرکزارتباطات
signal center مرکز مخابرات
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
hooting signal سیگنال اتومبیل
signal bridge پل مخابرات ناو
signal bridge پل مخابره ناو
signal axis محورارتباطات
input signal سیگنال ورودی
signal tracing ردگیری پیام
light signal علامتنور
warning signal علامت خطر
brightness signal پیام روشنایی
warning signal علامت اعلام خطر
busy signal علامت اشغال
buzzer signal علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal ایمپولز شماره گیری
visual signal علایم بصری
chrominance signal پیام رنگ تابی
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
visual signal علامت بصری
clock signal علامت زمان سنجی
video signal سیگنال ویدئویی
command signal علامت فرمان
blanking signal پیام خاموشی
points signal نقاطعلامتدار
signal box توقف گاه متصدی علائم
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
advisory signal علامت هشدار
advisory signal علامت یادآوری کننده
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
alarm signal علامت اژیر خطر
analog signal علامت قیاسی
sound signal علائم صدا
signal gantry علامتزیرپلی
audible signal علامت سمعی
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal ahead چراغراهنماپیشرویشماست
communication signal سیگنال مخابراتی
control signal علامت کنترل
digital signal علامت رقمی
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
traffic signal چراغ راهنمایی
start signal علامت شروع
cut off signal علامت قطع
danger signal اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal اژیرخطر
signal security تامین مخابراتی
telegraph signal علامت تلگرافی
synchronizing signal پیام همزمان ساز
digital signal سیگنال دیجیتالی
traffic signal نشانه روشن
video signal پیام ویدئو
signal transformation ترادیسی علائم
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
disconnect signal علامت انفصال
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
signal operation instruction دستور کار مخابرات
area signal center مرکز مخابرات منطقه
Signal a car to stop . علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
minus color signal پیام رنگی منفی
landing signal officer افسر ارتباط فرود
line clear signal سیگنال ازاد
To give a signal ( sign) . علامت دادن
line clear signal علامت ازاد
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
low level signal سیگنال ضعیف
signal to nise ratio نسبت سیگنال به نویز
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
signal background plate صفحهپشتعلامت
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
carrier color signal پیام رنگی حامل
criminal inattention to signal بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
high level signal سیگنال بزرگ
color difference signal پیام اختلاف رنگ
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
composite color signal پیام رنگی مرکب
carrier color signal پیام رنگ تابی
to signal a ship to anchor باعلامت اخطارکردن به کشتی
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
color sync signal پیام همزمان ساز رنگ
idle indicating signal علامت ازاد
free line signal سیگنال خط ازاد
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
Red light is a signal for danger . چراغ قرمز علامت خطر است
data signal rate selector گزیننده سرعت سیگنال داده ها
transmitter signal element timing زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
high frequency signal generator سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
received line signal detect کشف سیگنال خط دریافتی
useful voltage ولتاژ موثر
voltage نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
y voltage ولتاژ ستاره
voltage نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltage ولتاژ تانسیون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com