Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English
Persian
significant effect
اثر مهم
significant effect
اثر معنی دار
Other Matches
least significant
کم اهمیت ترین
more significant
اهم
most significant
پراهمیت ترین
significant
آنچه معنای مخصوصی دارد
significant
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significant
پر معنی
significant
مهم
significant
قابل توجه حاکی از
significant
عمده
significant
معنی دار
least significant bit
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
significant difference
تفاوت معنادار
significant digit
رقم معنی دار
significant digits
ارقام معنی دار
significant figure
رقم با معنی
least significant bit
کم اهمیت ترین بیت
least significant digit
مشابه 5781
most significant digit
با اهمیت ترین رقم
most significant digit
با ارزش ترین رقم
most significant digit
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
most significant character
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
most significant bit
با ارزش ترین بیت
most significant bit
با اهمیت ترین بیت
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
least significant digit
کم اهمیت ترین رقم
least significant digit
رقم با کمترین ارزش
She gave me a significant ( knowing ) look .
نگاه پر معنی یی به من کرد
The matter assumed significant proportions.
دامنه کار با لاگرفت
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
to take effect
مجری شدن
to say something to the effect that ...
ابراز کردن خود دایربراینکه ...
to come into effect
قابل اجراشدن
What effect do you think the changes will have on you?
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
come to effect
قابل اجرا شدن
to take effect
قابل اجراشدن
to the
[that]
effect
<adv.>
با مفهوم
[معنی]
کلی
take effect
<idiom>
قانونی درست شدن
to the effect that
دایربراینکه
to the effect that
مبنی براینکه
to this effect
باین معنی
to this effect
ازاین قرار
with effect from
از تاریخ ...
effect and cause
معلول و علت
after-effect
اثر ثانوی
after-effect
تاثیر بعدی
to come into effect
مجری شدن
cause and effect
علت و معلول
by-effect
نتیجه جانبی
to take effect
قابل اجرا شدن
effect
تاثیر
to go into effect
کاربرد پذیر شدن
to take effect
کاربرد پذیر شدن
to go into effect
قانون شدن
to take effect
قانون شدن
to go into effect
قابل اجرا شدن
by-effect
اثر جانبی
effect
اجرا
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
اثر فرعی
effect
انجام دادن
effect
اجرا کردن
effect
معلول
effect
عملی کردن معلول
to take effect
قانونی درست شدن
effect
کارموثر اجراکردن
effect
مفید
effect
مفهوم نیت
effect
اثر
to go into effect
قانونی درست شدن
effect
نتیجه
effect
معنی
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
shot effect
اثر ساچمهای
shoaling effect
اثرات کم عمق
shielding effect
اثر حفافتی
tax effect
اثر مالیات
peltier effect
پدیده پلتیه
tau effect
پدیده تائو
surface effect
اثر سطح
substitution effect
اثر جانشینی
subsittution effect
اثر جانشینی
steric effect
اثر فضایی
skin effect
اثر پوست
skin effect
اثر سطحی
size effect
تاثیر اندازه
spillover effect
نتیجه جانبی
night effect
تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
seebeck effect
پدیده زبک
seebeck effect
اثر زبک
screening effect
اثر پوششی
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
nephelauxetic effect
اثر انبساط ابرالکترونی
pinch effect
اثر فشرده سازی
reactive effect
عکس العمل
ratchet effect
اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
ratchet effect
اثر برگشت ناپذیر
price effect
اثر قیمت
practice effect
اثر تمرین
piston effect
اثر سنبهای
pigou effect
اثر پیگو
photovoltaic effect
اثر نور- ولتی
photoelectric effect
اثر فوتوالکتریک
schottky effect
پدیده شوتکی
schottky effect
اثر شوتکی
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
ripple though effect
اثر بازدارنده
retarding effect
اثر تاخیری
restrictive effect
اثر کاهشی
restrictive effect
اثر انقباضی
redistribution effect
اثر توزیع مجدد
peltier effect
اثر پلتیه
pincushion effect
اعوجاج بالشتکی
thermoelectric effect
اثر گرما- برق
carry into effect
تحقق بخشیدن
put into effect
واقعی کردن
put into effect
عملی کردن
put into effect
واقعیت دادن
put into effect
صورت گرفتن
put into effect
به انجام رساندن
put into effect
انجام دادن
put into effect
اجرا کردن
corn-effect
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
special effect
جلوههایویژه
sound effect
جلوههایصوتی
carry into effect
انجام دادن
carry into effect
اجرا کردن
put into effect
تحقق بخشیدن
carry into effect
جامه عمل پوشاندن
put into effect
جامه عمل پوشاندن
carry into effect
صورت دادن
put into effect
صورت دادن
carry into effect
تکمیل کردن
put into effect
تکمیل کردن
carry into effect
به انجام رساندن
carry into effect
عملی کردن
carry into effect
واقعی کردن
put into effect
به اجرا در آوردن
carry into effect
به اجرا در آوردن
carry into effect
واقعیت دادن
secondary effect
اثر جانبی
zener effect
اثر زنری
spillover effect
اثر جانبی
secondary effect
اثر فرعی
to give effect to
اجراکردن
to give effect to
عملی کردن
spillover effect
اثر فرعی
secondary effect
نتیجه جانبی
to carry into effect
بموقع اجراگذاشتن
to carry into effect
اجراکردن
to bring to effect
اجراکردن
to bring to effect
انجام دادن
thermal effect
اثر گرمایی
torque effect
اثر ترک
tunnel effect
اثر تونلی
tunnel effect
پدیده تونلی
zener effect
اثر زنر
zeigarnik effect
پدیده زایگارنیک
zeeman effect
اثر زیمان
zeeman effect
اثر زیمن
wealth effect
"اثر پیگو "
wealth effect
اثر ثروت
volta effect
پدیده ولتا
volta effect
اثر ولتا
unfavorable effect
اثر نامساعد
turning effect
اثر گردش
thermal effect
اثر گرما
fire for effect
مرحله تیر موثر
diffusion effect
اثر نشر
dependence effect
اثر وابستگی
demonstration effect
اثر نمایشی
demonstration effect
اثر تظاهری
crowding out effect
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
crowding out effect
اثر جبرانی
crawl effect
اثر خزش
cotton effect
پدیده کاتن
corona effect
اثر کورونا
corona effect
اثر هالهای
coriolis effect
پاسخهای فیزیولوژیکی شخصی که داخل یک محفظه در حال دوران در هر جهت بجز جهت موازی با محورهادرحال حرکت است
coriolis effect
اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
coriolis effect
اثر نیروی کوریلیس
compton effect
اثر کامپتون
coanda effect
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
diffusion effect
اثر شیوع
dimming effect
اثر تیرگی
field effect
اثر میدان
field effect
با تاثیر میدانی
exponential effect
اثرنمایی
experimenter effect
اثر ازمایشگری
evidentiary effect
نتیجه مشهود
evidentiary effect
اثر مشهود
electroosmotic effect
اثر الکترون اسمزی
dynatron effect
اثر دیناترون
doppler effect
اثر دوپلر
doppler effect
پدیده دوپلر
doppler effect
اثر برگشت امواج روی فرستنده
doppler effect
اثر داپلر
dopplar effect
اثر دوپلر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com