Dictiornary-Farsi | single-digit | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
single-digit <adj.>	یک رقمی
single-digit <adj.>	تک رقمی


Other Matches

digit	عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit	نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digit	رقم [ریاضی]
digit	عدد [ریاضی]
digit	محل ارقام در عدد
digit	پیکر
digit	رقم
digit	انگشت
digit	عدد
digit	محل
digit place	محل رقم
hexadecimal digit	رقم شانزده شانزدهی
digit punch	منگنه رقمی
gap digit	رقم شکاف پر کن
decimal digit	رقم دهدهی
decimal digit	ارقام دستگاه دهدهی
decimal digit	رقم اعشاری
binary digit	رقم دودوئی
binary digit	رقم دودویی
binary digit	ذره
double-digit <adj.>	دو رقمی
least significant digit	کم اهمیت ترین رقم
unallowable digit	ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
most significant digit	با اهمیت ترین رقم
significant digit	رقم معنی دار
sign digit	رقم علامت
sign digit	رقم علامت نما
octal digit	رقم هشت هشتی
most significant digit	با ارزش ترین رقم
most significant digit	رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
least significant digit	رقم با کمترین ارزش
check digit	رقم مقابلهای
least significant digit	مشابه 5781
digit span test	ازمون فراخنای ارقام
low order digit	رقم پایین رتبه
symbol digit test	ازمون نماد- رقم
single value	ارزش منحصر بفرد
single up	یک لا کردن طنابها
every single day <adv.>	روز به روز
single	تنها یک نفری
single zero	صفرمنفرد
single	یک نفره
single a	زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
is he still single?	ایا هنوزعزب یا مجرد است
is he still single?	ایا هنوز تک است
single last	دوخت لب به لب
single	جدا کردن برگزیدن
single	عزب
single	قایق یک نفره
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single	منفرد
single	تک
single	مسابقه یکنفره
single	تنها
single	فرد
single	انتخاب کردن
single	انفرادی
single	مجرد
single	ازدواج نکرده
every single day <adv.>	روزانه
every single day <adv.>	همه روز
every single day <adv.>	روزبروز
single	واحد
every single day <adv.>	بطور یومیه
every single day <adv.>	هر روز
every single day <adv.>	بطور روزانه
single	استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single	فقط یک
single	ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single tax	مالیات انفرادی
single skinned	یک جداره
single skinned	یک پوسته
single shot	اسلحه تک تیر
single shot	گلوله منفرد
single shot	تک گلولهای تک تیر
single sling	باربردار یک بندی
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single stage	یک طبقه
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single stepping	دقت یگانه پیمودن یگانه
single space	تک فاصله تو هم
single stage	یک طبقهای
single stepping	پیمودن تک
single step	تک مرحلهای
single shot	یکبارهای
single reduction	تقلیل سرعت تکی
single name paper	سفته دارای یک امضاء
single minimum	تک کمینه
single load	بار تک
single line	مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single life	تجرد
single life	انفرادی
single life	زندگی مجردی
single lane	شاهراه یک خطه
single perforated	باروت یک سوراخه
single phase	برق یک فاز
single phase	تک فازه
single purpose	تک منظوره
single precision	دقت یگانه
single precision	دقت تک
single precision	دقت واحد
single precision	با دقت معمولی
single precision	تک دقتی
single pole	تک قطب
single pneumonia	اماس یک شش
single lane	شاهراه یک طرفه
single tax	مالیات بر درامد انفرادی
single sex	مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single-decker	اتوبوسیکطبقه
a single room	یک اتاق یک نفره
with single cream	با کرم یا خامه کم
single flight	پرواز رفت
single sign-on	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single line	ردیف تکی
single line	ردیف مجزا
single line	خط تنها
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
single line	خط مجزا
to be single-minded <idiom>	مصمم بودن [اصطلاح]
single parent	بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single cream	خامهپرچرب
single tax	مالیات واحد
single throw	یک لنگی
single track	تک راهه
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
single unit	یکان منفرد
single unit	یکان مستقل
single user	تک کاربری
single valued	تک ارز
single valued	تک ارزشی
single valued	تک مقدار
single way switch	کلید یکراهه
single whip	قرقره قلاب تک قرقرهای
single reed	نیتکی
single scull	پارویتکنفره
single seat	صندلییکنفره
single twist	تکدورانی
single bond	پیوند یگانه
single entry	حسابداری فردی
single entry	حسابداری ساده
single address	با یک آدرس
single address	بایک نشانی
single envelopment	احاطه یک طرفه
single file	صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single file	یک ردیف ستون
single file	ستون یک
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single pole	چوبدستی تکی اسکی
single file	به ستون یک
single flow	راه یک طرفه
single flow	جاده یک مسیره
single foot	تک روی
single foot	تکاور تک رو بودن
single ended	یکسو
single ended	یکطرفه
single blessedness	بی زنی یا انفراد
single base	تک مادهای
single combat	جنگ تن بتن
single base	باروت یک حبهای
single barreled	یک لول
single conductor	سیم تک رشتهای
single conductor	هادی تک رشتهای
single core	کابل یک رشتهای
single core	هادی تک رشتهای
single bond	پیوند ساده
single address	با یک نشانی
single crystal	تک بلور
single density	با تراکم واحد
single density	چگالی تک
single acting	یکطرفه
single foot	اسب تک رو
single handed	یکدستی
single haneded	یک تنه
single minded	مصمم
single hearted	امین
single haneded	دست تنها
single haneded	تنهایی
single minded	بی تزویر
single minded	امین
single hearted	وفادار
single hearted	بی ریا
single hearted	یکدل
single ignition	احتراق تک برقی
single-handed	یک دستی
single-handed	تنها
single interlocking	یک پیچه
single breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single handed	تنها
single footer	تک رو
god is single	خدا یکتایا واحد است
single file	به ستون یک حرکت کنید
single-minded	مصمم
single-minded	بااراده
single-minded	بی تزویر
single-minded	امین
single-breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single minded	بااراده
single combat	اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager