English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
English Persian
site survey برداشت نقشه تکهای از زمین
Other Matches
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey بازدید کردن
survey خلاصه
survey مساحی
survey سنجیدن
survey براورد کردن
survey ارزیابی کردن
survey بازرسی کردن
survey زمین پیمایی مساحی
survey ارزیابی کردن
survey تحقیق کردن
survey بررسی کردن
survey مطالعه کردن
survey تجزیه کردن
survey محک زدن
survey عیار گرفتن
survey بازرسی
survey بررسی
survey نقشه برداری
survey براورد
survey ممیزی
survey بررسی کردن بازدید
survey پیمودن
survey مساحی کردن
survey ممیزی کردن
survey بازدیدکردن
survey زمینه یابی
survey پیمایش
survey مطالعه مجمل
survey بردید
survey تحقیق بررسی
survey بررسی کاوش منطقه
survey تحقیق کردن
survey بررسی کردن
survey اب نگاری دریایی
survey نقشه برداری زمینی
survey جمع اوری اطلاعات
survey نمونه گیری
site محلی که پایه چیزی باشد
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site ایستگاه
site موقعیت
on site پای کار
on site در جا
on site در محل
x site انبار موقت
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
site جا
site پایگاه
site محل دستگاه تراز
site پایه
site تراز
site موضع
site کارگاه ساختمانی
site زمین زیر ساختمان
site مکان
site مقر
site محل
site پادگان
site محل محوطه کار
site زمین ساختمانی
site قرار داشتن مستقر بودن
site زمین محل احداث بنا
survey report گزارش بازرسی
survey research پژوهش زمینه یاب
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
survey tests ازمونهای زمینه یابی
location survey بازدید در محل
martitime survey بازرسی دریائی
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
radiological survey بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
report of survey گزارش تحقیقات یا بررسیها
location survey بازرسی در جای اجناس درانبار
under ground survey برداشت زیرزمینی
snow survey برفسنجی
survey control کنترل نقشه برداری
survey control نقطه کنترل نقشه برداری
survey control سیستم کنترل نقشه برداری
market survey بررسی بازار
survey land نقشه برداری زمین
geological survey سازمان زمین شناسی
geologic survey مطالعه زمین شناسی
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
certificate of survey گواهی بازدید
chemical survey تجسس شیمیایی
aerial survey نقشه براری هوائی
aerial survey نقشه برداری هوایی
certificate of survey گواهی بازرسی
cadastral survey ممیزی زمین
cadastral survey نقشه برداری زمینی
attitude survey زمینه یابی نگرش
chain survey نقشه برداری زنجیری
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
connection survey نقشه برداری منطقه ربط
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
ground survey نقشه برداری زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
Ordnance Survey سازماننقشهبرداریبریتانیا
archeological site منبع [باستان شناسی]
site of the find منبع [باستان شناسی]
site inspection معاینه محل
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
site manager رئیس کارگاه
site license مجوز درون سازمانی
site of the find چشمه [باستان شناسی]
site engineering مدیر ساختمان
This is the site for a new scool . اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
archeological site چشمه [باستان شناسی]
site scale دستگاه تراز توپ
site scale طبله تراز
site prefabrication پیش ساختن در پای کار
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site plan نقشه محل
site plan نقشه جایگاه
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
site clearance تخلیه کارگاه
building site عرصه
dam site بندگاه
dam site جای بند محل سد
dam site محل بند
destruction site منطقه تخریب
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dam site جای سد
hardened site پایگاه مقاوم
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
crossing site محل پایاب
crossing site محل گذار
active site محل فعال
active site موضع فعال
angle of site زاویه تراز
beta site ن شود
beta site محل بتا
central site سایت مرکزی
building site کارگاه ساختمانی
crossing site محل عبور اجباری
height of site ارتفاع ایستگاه
height of site ارتفاع پایگاه
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
line of site خط تراز یا مبنای افق توپ
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
reconstitution site قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
line of site خط توپ هدف
launching site محل پرتاب
loading site محل بارگیری
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
launching site سکوی پرتاب موشک
lattice site جایگاه شبکه
landing site محل فرود
landing site پایگاه فرود
remote site محل دور افتاده
site building زمین زیربنا
site building زمین ساختمانی
hot site یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
loading site سکوی بارگیری
board of inspection and survey هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
board of inspection and survey سازمان بازرسی
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
graphical site table خط کش تراز
purdue perceptual motor survey ازمون ادراکی- حرکتی پردو
kuder occupational interest survey رغبت سنج شغلی کودر
guilford zimmerman aptitude survey استعدادسنج گیلفورد-زیمرمن
guilford zimmerman temperament survey خوی سنج گیلفورد- زیمرمن
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com