Dictiornary-Farsi | sleeping carriage | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 95 (6 milliseconds)

English	Persian
sleeping carriage	واگن تختخواب دار
sleeping carriage	خوابگاه قطار


Other Matches

sleeping	خواب
sleeping	خوابیدن
sleeping	خواب رفتن خفتن
sleeping	وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است
sleeping	پیش از انجام کاری
Where is the sleeping car?	واگن خواب کجاست؟
sleeping partnership	مضاربه
sleeping compartment	قسمتخوابیدن
sleeping car	واگن تختخواب دار راه اهن
sleeping sickness	داء النوم
sleeping cars	واگن تختخواب دار راه اهن
sleeping partners	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping partners	شریک سرمایه رسان
sleeping pill	قرص خواب
sleeping partner	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping sickness	مرض خواب
sleeping partner	شریک سرمایه رسان
sleeping room	اطاق خواب
sleeping room	خوابگاه
sleeping pills	قرص خواب
How can the sleeping one awaken another who is asl. <proverb>	خفته را خفته کى کند بیدار.
let sleeping dogs lie <idiom>	[دنبال دردسر نگرد]
One must let sleeping dogs lie.	دنبال شر نباید رفت
Wake not a sleeping lion . <proverb>	شیر خفته را بیدار نکن.
let sleeping dogs lie <idiom>	[شر به پا نکن]
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.	عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
carriage	کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
there is a p in the carriage	درشکه مسافردارد
through carriage	حمل یکسره
to keep a carriage	درشکه داشتن
carriage and four	درشکه چهاراسبه
Where is carriage no ...?	واگن شماره ... کدام است؟
Where is carriage no ...?	واگن شماره ... کجاست؟
carriage	قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
carriage	بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriage	نرده
carriage	حمل
carriage	هزینه حمل
carriage	بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
under carriage	ارابه فرود
carriage	کالسکه
carriage	نورد
carriage	کنترل چاپگر
smoking carriage	واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
railroad carriage	اطاق کالسکهای راه اهن
railroad carriage	واگن باری
land carriage	حمل و نقل خشکی
land carriage	بار کشی زمینی
horseless carriage	درشکه بی اسب
horseless carriage	اتومبیل
water carriage	حمل از راه اب
slip carriage	واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
main carriage	حاملاصلی
the body of a carriage	بدنه یک کالسکه
top carriage	قنداق بالا
baby carriage	کالسکهی بچه
baby carriage	صندلی چرخدار بچه
carriage handle	دستگیرهحامل
lace carriage	حاملتوری
hackney carriage	درشکه کرایهای
gun carriage	قنداق توپ
carriage payed	کرایه حمل پرداخت شده
carriage paid to	هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carriage of goods	حمل و نقل کالا
carriage paid to ...	با هزینه حمل تا ...
carriage forward	هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
carriage forward	کرایه در مقصدپرداخت میشود
carriage forward	پس کرایه
carriage drive	خیابان پارک
carriage costs	هزینه حمل و نقل
carriage costs	هزینه باربری
automatic carriage	تعویض خودکار
artillery carriage	قنداق سلاح توپخانه
carriage return	بازگشت نورد
carriage return	سر سطر رفتن
ginny carriage	واگن بارکش که روی ریل حرکت میکند
dual carriage way	شاهراه دو طرفه
carriage control	کنترل نورد
dead carriage	کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage	کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
crossrial carriage	پاگیر تیر عرضی
carriage road	راه درشکه رو
carriage return	تعویض سطر Return/Enter
artillery carriage	قنداق توپ
carriage return	سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
to limber up a gun carriage	پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
car railway carriage	واگن
carriage and insurance paid to	هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
carriage control tape	نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
carriage control tape	نوار کنترل نورد
soft carriage return	خط فاصله خالی
carriage freight paid to ...	با هزینه حمل تا ...
carriage control dial	کنترلشمارهگیرنورد