Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
slip sheet	صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
slip sheet	صفحه اضافی
Other Matches
to let something slip	چیزی را زیر سبیلی رد کردن
to let slip	رهاکردن
slip on	لباس گشاد
to slip off or away	نادیده رفتن
let slip	از دست دادن
let slip	ازاد کردن
let slip	ول کردن
slip up	سرخوردن
to slip off or away	جیم شدن
slip	روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slip	فهرست
to let slip	از دست دادن
slip	خطا در بافت
slip	اشتباه در نقشه خوانی
slip-up	شکست خوردن
slip-up	اشتباه کردن
slip-up	سرخوردن
slip up	شکست خوردن
slip up	اشتباه کردن
to let slip	سردادن
to let something slip	چیزی را نادیده گرفتن
slip	صورت
slip	یادداشت
slip	لغزش
slip	لیز خودن
slip	گریختن سهو کردن
slip	اشتباه کردن
slip	ازقلم انداختن
slip	لغزیدن
slip	جدا شدن لنگر اززمین
slip	سرخوردن منحرف شدن از مسیر
slip	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip	نسل لغزیدن
slip	اولاد
slip	خطا
slip	سهو
slip	اشتباه لیزی
slip	گمراهی
slip	تکه کاغذ
slip	زیرپیراهنی
slip	ملافه
slip	روکش متکا
slip	نهال
slip	شیب
slip	پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slip	قلمه سرخوری
slip	محل توپگیر پشت محافظ میله
slip	سریدن
slip	خفت
foundation slip	زیرپوشبندی
half-slip	زیرداخلی
forward slip	پیش افتادگی
slip-on pyjamas	بیژامهراحتی
free from slip	خالی از لغزش
deposit slip	اعلامیه پرداخت سپرده
free from slip	بدون لغزش
leg slip	محل توپگیر پشت میله دار
to make a slip	خطا کردن
to make a slip	لغزش خوردن
snow slip	بهمن
land slip	ریزش سنگ از کوه
forward slip	جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
towing slip	خفت یدک
turn and slip	زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
half slip	زیر پیراهنی
half slip	ژوپن
to give one the slip	کسیراازخودوا کردن
to give one the slip	از دست کسی گریختن
slip knot	گره زود گشا
slip knot	گره خفت
slip joint	اتصال ازاد
slip gelley	رامکا
slip gelley	رانگا
slip formwork	قالب بندی لغزان
slip casting	روش ریخته گری لغزشی
slip carriage	واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
slip band	نوار لغزش
slide slip	سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
side slip	بچه حرامزاده
side slip	یک برشدن یا سر خوردن
slip of the pen	سهو قلم
slip of the tongue	لغزش زبان
slip plane	سطح لغزش
pillow slip	روبالش
pillow slip	جلدبالش .
riding slip	خفت احتیاطی
slip form	قالب لغزنده
slip stitch	بخیه نامریی
slip rope	مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
screw slip	خفت پیچی
slip ring	اسلیپ رینگ
slip ring	حلقه سایشی
slip regulator	تنظیم کننده لغزش
slip proof	مقام در برابر لغزش
sick slip	برگ اعزام به بیمارستان
Freudian slip	لغزش فرویدی
billet slip	کارت محلهای افراد
To slip away . To dash out .	قا چاق شدن ( بی خبر رفتن )
billet slip	لوحه اسکان افراد
pink slip <idiom>	برگه اخراج از شغل
slip one's mind <idiom>	فراموش شده
black slip	خفت پران
slip of the tongue <idiom>	حرفی رانسنجیده زدن
slip rings	حلقههای لغزان
give someone the slip <idiom>	از کسی فرار کردن
slip of the tongue <idiom>	اشتباه لپی
slip-ons	لباس گشاد
slip-ups	شکست خوردن
paying-in slip	فرمیکهدرزمانپرداختپولیاکشیدنچکپرمیکنید
slip road	سینه کش اتصال فراز اتصال
slip-ups	سرخوردن
slip road	فرازبند
To let something slip thru ones fingers .	چیزی را از کف دادن
slip road	سربالایی اتصال
slip-ups	اشتباه کردن
sheet	ملافه تخته
sheet	طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheet	یک قطعه کاغذ بزرگ
sheet	پهنه
sheet	وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheet	تخته
sheet	ورق
sheet	صفحه
sheet	سطح
sheet	متورق ورقه ورقه
sheet	ملافه کردن
sheet	ورق شده
sheet	ورقه کردن
sheet	طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
sheet	ورقه
sheet	برگ برگ نقشه
sheet	ورق فلزی
sheet	پوشاندن
sheet down	ثابت کردن بادبان در مقابل باد
sheet	ورقه ورقه کردن ورقه
slip ring motor	موتور القائی با حلقه لغزان
Why did you let it slip thru your fingers ? Why did you lose it for nothing ?	چرا گذاشتی مفت ومسلم از دستت برود
To miss the bus . To slip up .	قافیه را باختن
anti-slip shoe	پایهضدلغزش
Slip of the tongue (pen).	اشتباه لفظی (نگارشی )
bubble turn and slip	الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
there is many a slip between the cup and the lip <proverb>	از این ستون به آن ستون فرج است
slip joint pliers	نوعی انبردست
anti slip plate	ورقه ضد لغزش
anti-slip foot	پایه ضد لغزش
slip-stitched seam	کوکشیبداردرز
to get [be given] the pink slip [American E] <idiom>	برگه اخراج از شغل را گرفتن [اصطلاح روزمره]
fitted sheet	خوشخوراک
biscuit sheet	قالبورقهایکیکپزی
sheet washing	فرسایش رویی
work sheet	برگ کار
sheet washing	فرسایش سطحی
flat sheet	ملافهتخت
fact sheet	برگهایحاویاطلاعاتمشخصدربارهچیزی
insulating sheet	برگهنصب
sheet film	فیلمصفحهای
sheet of paper	برگهکاغذ
sheet ice	لایهیخرویجادهیامسیر
sheet roller	کارخانه نورد ورق فلزی
Sheet of metal .	ورق فلز
sheet music	نتهای موسیقی که روی صفحات جدا از هم چاپ شده است
tally sheet	کاربرگ حسابداری
time sheet	ورقه ثبت ساعات کار
style sheet	ورق تعاریف
style sheet	الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
steel sheet	ورق فولادی
fiberglass sheet	ورقه پشم شیشه
information sheet	برگه اطلاعات
as white as a sheet <idiom>	سفید مثل گچ دیوار
as white as a sheet <idiom>	مثل برف
vortex sheet	لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
winding sheet	کفن
work sheet	پیش برگ
work sheet	کار در کلاس برگ کار
style sheet	مجموعه تعاریف
tear sheet	قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
sheet roll	نورد ورق
mica sheet	ورق میکا
fibreglass sheet	ورق پشم شیشه
errata sheet	برگ تصحیح اشتباه
eavas sheet	قرنیز لب بام
dynamo sheet	ورق دینامو
draw sheet	فهرست رسمی قرعه کشی
data sheet	ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet	برگ داده ها
corrugated sheet	ورقه موجدار
fibreglass sheet	ورق شیشه لیفی
flow sheet	نمودار جریان
fly sheet	اگهی ها واعلاناتی که روی کاغذ کوچک چاپ شده ودستی پخش میشود
map sheet	شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
letter sheet	نامه تمبردار پستی
layout sheet	برگه طرح
iron sheet	اهن تنکه
electrical sheet	ورقهای برقی
gauging sheet	ورق اندازه گیری
galvanizing sheet	ورق گالوانیزه
galvanizing sheet	ورق روی
fly sheet	اعلانات دستی
corrugated sheet	کنگرهای ورقه کنگرهای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com