English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
speed of action تندی
speed of action فرزی
speed of action چابکی
speed of action چالاکی
speed of action زرنگی [چابکی]
speed of action سرعت انتقال
speed of action درجه تندی
speed of action سرعت حرکت
Other Matches
speed مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
speed نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speed اندازه سرعت
with all speed باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
speed up تسریع
with all speed منتهای سرعت
mean speed سرعت متوسط
speed اسکالار سرعت [فیزیک]
speed مقدار سرعت [فیزیک]
speed عده دور
speed مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed تندی
speed سرعت
speed تسریع کردن
speed سریع کارکردن
speed عجله
speed شتاب کامیابی
speed میزان شتاب
speed باسرعت راندن
speed کامیاب بودن
speed حالت شانس خوب داشتن
speed درجه تندی
speed وضع
speed سرعت حرکت
speed شتاب حرکت
speed شتاب
action عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید
action لیست امکانات
action کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
action حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
action در حقیقت آن منو انتخاب میشود
action وقتی کاربر نشانه گر را به سوی یک منوی خاص در میله عمل می برد
action تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود
action که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود
action عمل انجام شده
immediate action عکس العمل فوری
course of action روش انجام کار
course of action راه کار
right of action حق ترافع
right of action حق طرح دعوی دردادگاه
right of action حق طرح دعوی در دادگاه
right of action حق اقامه دعوی
self action عمل فی نفسه
out of action از نبرد خارج شده
out of action خارج ازنبرد
immediate action عملیات فوری
down [out of action, not in use] <adj.> خراب [ازکارافتاده]
down [out of action, not in use] <adj.> ازکارافتاده
containing action عملیات احاطهای بازدارنده
appropriate action اقدام مقتضی
out of action غیر فعال
out of action خراب
self action خود عملی
action پیامی که به کاربر نشان داده میشود که اعلام کند یک عمل یا یک ورودی نیاز است
action جریان حقوقی تعقیب
action عامل
action فرمان حاضر به تیر
action جدیت
action رفتار
action فعل اقدام
action سهم سهام شرکت
action جنبش حرکت
action جریان
action بازی
action طرز عمل
action گزارش وضع
action اشغال نیروهای جنگی
action پیکار
action تمرین
action نبرد
action اقامهء دعوا
action تاثیر اثر جنگ
action اشاره
action عمل
action کار اقدام
action جنگ عملیات
action جنگ
action اقدام
action اثر
action خط اول صفحه نمایش که نام منوها را نشان میدهد
action انجام کاری
action شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
action جنبش
action عملیات جنگی
action کنش
action کار
action اژیرش
action کردار
reading speed سرعت خواندن
rotational speed سرعت چرخش
reverse speed سرعت معکوس
speed adjustment تنظیم سرعت
optimum speed کندی بهینه
optimum speed سرعت مطلوب
output speed سرعت خروجی
overload speed سرعت بار زیاد
speed change تغییر سرعت یا تعویض عده دور
phase speed سرعت فاز
surface speed سرعت محیطی
piston speed سرعت پیستون
perceptual speed سرعت ادراک
peak speed حداکثر سرعت
peak speed بیشترین تندی
pitch speed حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
peripheral speed سرعت محیطی
operating speed سرعت عملکرد کار
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
instantaneous speed تندی انی
instantaneous speed تندی لحظهای
hull speed حداکثر سرعت نظری قایق
pen speed سرعت قلم
high speed دنده سریع
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed سریع السیر
ground speed سرعت زمینی
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
good speed موفقیت
good speed کامیابی
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
god speed you خدا بهمراه
god speed خدا بهمراه
jump speed سرعت پرش
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
operating speed سرعت عملیاتی
on load speed سرعت بار
no load speed سرعت بی باری
motor speed سرعت موتور
most probable speed محتملترین تندی
moderate speed سرعت متعادل
moderate speed سرعت متوسط
maximum speed حداکثر سرعت
low speed بطیی
low speed کند
loading speed سرعت بار گذاری
linear speed سرعت خطی
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
line speed سرعت خط
limiting speed سرعت محدود
god speed به امان خدا
alacrity [speed] سرعت حرکت
speed levels سطح های سرعت
speed stage مرحله سرعت
speed level مرحله سرعت
speed stage سطح سرعت
speed level سطح سرعت
sliding speed سرعت لغزشی
REDUCE SPEED NOW از صورت خود بکاهید
pick up speed <idiom> افزایش سرعت
speed skate اسکیتسرعتی
speed selector انتخابگرسرعت
speed controller کنترلکنندهسرعت
film speed ضبطشتاب
speed stages سطح های سرعت
rotational speed دور بر دقیقه
alacrity [speed] درجه تندی
alacrity [speed] سرعت انتقال
alacrity [speed] زرنگی [چابکی]
alacrity [speed] چالاکی
alacrity [speed] چابکی
alacrity [speed] فرزی
alacrity [speed] تندی
speed of rotation گردش بر دقیقه
rotational speed گردش بر دقیقه
speed of rotation چرخش بر دقیقه
rotational speed چرخش بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
with lightning speed مانند برق به تندی برق بسرعت برق
wind speed سرعت باد
speed regulator تنظیم کننده سرعت
speed reduction کاهش سرعت
speed over the ground S good made speed
speed of light سرعت نور
speed of advance سرعت پیشروی
speed indicator تندی نما
speed indicator سرعت نما
speed governor تنظیم کننده سرعت
speed counter کنتورسرعت
speed counter شمارشگر عده دور
speed controls نافم سرعت
speed control کنترل عده دور
speed control کنترل سرعت
speed cones مخروق سرعت نمای ناو
speed regulator نافم سرعت
speed ring میز سایت
wave speed سرعت موج
vertical speed سرعت قائم
vertical speed سرعت صعود
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
turnings speed سرعت تراشکاری
top speed سرعت نهایی
tip speed سرعت نوک
three speed motor موتور سه سرعته
synchronous speed سرعت همزمان
sustained speed سرعت دائمی
speed tests ازمونهای سرعت
speed stability پایداری سرعت
speed skating اسکیتینگ سرعت
speed skater اسکیت باز سرعت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com