English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English Persian
spout assembly سرشیرآب
Other Matches
up the spout در گرو
spout جهش کردن
spout غلیان پرش
spout فوران
spout ناودان فواره
spout شیراب
spout دهانه
spout لوله
spout پریدن فواره زدن
spout فوران کردن
spout جوش
spout لوله خروجی
spout ناودان
wind spout گرد باد دریایی
discharge spout ناودانه ی تخلیه
sand spout ستون شن که در اثر وزش باددرست میشود
pouring spout ناودان ریزش
wind spout لوله ابی که ازفرود امدن ... گرداب تشکیل میشود
bowl with serving spout کاسهدهانهدار
assembly نصب ساخت
assembly گردایش
assembly تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly اسمبلی گردهمایی
assembly تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly هیئت قانون گذاری
assembly همگذاری
assembly مجمع
assembly اجتماع انجمن
assembly مجلس
assembly گروه
assembly شیپور جمع
assembly تجمع
assembly مجمع نشست
assembly نقطه الحاق هوایی
assembly محفل
assembly تولید
assembly مونتاژ
assembly مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly محل بسیج افراد احتیاط
assembly شیپور خاموشی دستگاه مرکب
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
general assembly مجمع عمومی
guard assembly محفظه
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
house of assembly مجلس درجه دوم قانون گذاری
house of assembly مجلس ایالتی
instruction for assembly مقررات نصب
legislative assembly مجلس قانونگذاری
general assembly مجلس عوام
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
final assembly نصب نهایی
final assembly مونتاژ نهایی
duplexing assembly دستگاه دو راهه
tail assembly قسمتهایدم
critical assembly ترتیب بحرانی
consultative assembly مجلس شورا
constituent assembly مجلس موسسان
needle assembly مجمعسوزنی
legislative assembly هیات مقننه
unit assembly یک قطعه مجزا
unit assembly یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unlawful assembly مجمع غیر قانونی
unlawful assembly در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
unlawful assembly تجمع غیر قانونی
ball assembly توپمجمع
bridge assembly برآمدگیسیمها
riotous assembly اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
ready for assembly اماده جهت نصب
pre assembly نصب اولیه
bridle assembly کنترلوزنه
paragraph assembly جمع اوری پاراگراف
national assembly مجلس ملی
major assembly قسمت عمده دستگاه
major assembly قطعه عمده
legislative assembly مجلس شورای ملی
consmtituent assembly مجلس موسسان
assembly program برنامه همگذاری
assembly language زبان اسمبلی
assembly language زبان همگذاری
assembly lines تیمار خط
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines خط مونتاژ
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
assembly lines خط کلی
assembly area منطقه تجمع
assembly area گمگاه
assembly line تیمار خط
assembly bench میز مونتاژ
assembly list سیاهه همگذاری
assembly listing صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly shop کارگاه مونتاژ
assembly tools ابزار مونتاژ
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly کابل
assembly line خط کلی
assembly line خط مونتاژ
cell assembly مجتمع یاختهای
assembly program برنامه اسمبلی
assembly of notables مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
assembly order دستور مونتاژ وسایل
assembly order دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
assembly line خط تولید
assembly program assembler
assembly lines خط تولید
interchangeable end assembly مجمعانتهاییمتحرک
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
legislative body or assembly هیئت مققنه
membership of legislative assembly عضویت مجلس مقننه
national consulative assembly مجلس شورای ملی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
object assembly test ازمون الحاق قطعات
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
assembly order control number شماره کنترل دستور کارتعمیر
assembly order control number شماره کنترل تعمیراتی
basic unit assembly group گروه ساختمانی
breechblock operating lever assembly سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com