Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
square design
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
Other Matches
square
منصف
square
منظم حسابی
square
عادلانه
square
برابر
square
راست حسینی
square
چهارگوش کردن مربع کردن
square
بتوان دوم بردن مجذور کردن
square
وفق دادن
square
جوردراوردن
square
جذر میدان
square
مجذور
square
مربع توان دوم
four-square
محکم
four-square
صریح
four-square
بیرودربایستی
four-square
صادق
four-square
راستگو
four-square
بیشیله پیله
four-square
رک و راست
square
چارگوش
square
گوشه دار
square
واریز کردن
t square
خطکش چلیپایی
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
try square
گونیای فلزی
by the square
بدقت
by the square
درست
by the square
مطابق نمونه
three square
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square
بشکل مثلث
three square
دارای سه ضلع مساوی
four-square
کاملا مربع
all square
مساوی
square
مربع
square
مرتب کردن کلاه
square
چهار گوش
square
گونیا
square
مساوی
square
به یک طرف میله وعمود به ان
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
four-square
چهارگوش
four-square
چهار گوشهی کامل
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
four-square
مصممانه
on the square
بدرستی
square away
<idiom>
برنامه ریزی کردن
square one
<idiom>
درآغاز
square
خانه شطرنج
square away
سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
out of square
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
out of square
کج
to square up
خود را آماده کردن
[برای دعوی یا حمله]
on the square
بانصاف
on the square
بدون کجی
mean square
یک مربع حسابی
square in
پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square
استوار
four-square
مصمم
four-square
پراراده
four-square
به طور صریح
four-square
با صراحت
four-square
رک
four-square
پابرجا
four-square
قرص
square shooter
ادم درستگار
square pyramid
هرم مربع القاعده
square rigger
نوعی کشتی بادی
miter square
گونیا
square toed
امل
square toed
قدیمی مسلک
square toed
دارای پنجه مربع
square stone
سنگ بادبر
mean square deviation
میزان انحراف متداول
square shouldered
دارای شانه پهن
mean square deviation
مغایرت
mean square deviation
اختلاف
square shouldered
چهارشانه
magic square
چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
word square
جدول کلمات متقاطع
square shooter
باشرف
square toed
متروکه
square potential well
چاه مربعی پتانسیل
square lattice
شبکه مربعی
square dance
رقص محلی امریکا
square dance
رقص چوبی
square dome
چهار طاقی
square foot
فوت مربع
square knot
گره مربع
square inch
اینچ مربع
square knot
گره مرکب از دونیم کره
square ball
پاس عرضی
square leg
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square planar
مسطح مربعی
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square mil
میل مربع
square metre
متر مربع
root mean square
ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square means second p
مجذوریعنی توان دوم
square matrix
ماتریس مربعی
square matrix
ماتریس مربع
square knot
گره مربر
square radian
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
fair and square
<idiom>
راست وبی پرده
The Ferdowsi Square .
میدان فردوسی
square meal
غذایمقوی
square bracket
کروشه
square bracket
براکت
set square
گونیا
white square
خانهسفید
square trowel
مالهچهاگوش
square number
مربع کامل
[ریاضی]
square bracket
قلاب
I cannot square it with my conscience to ...
من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
to be back to square one
<idiom>
دوباره به اول داستان رسیدن
to be back to square one
<idiom>
دوباره به سر
[آغاز]
کار رسیدن
hollow square
[گچ بری هرمی رومی]
cross-in-square
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
square sail
بادبانچهاگوش
square root of
جذرعددی
three square file
سوهان سه گوش
t mitre the square
گوشه نودزینه را نیم کردن
t mitre the square
گونیا را فارسی کردن
steel square
گونیای فولادی
square wood
چارتراش کردن الوار
square wood
بریدن الوار
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square wave
موج مربع
square wave
موج مربعی
to play square
راست وحسینی بازی کردن
weak square
خانه ضعیف شطرنج
weak square
حفره سوراخ
square neck
یقهچهاگوش
square move
حرکت
square flag
پرچممربع
square bet
شرطچهارگوش
black square
خانهسیاه
square matrix
ماتریس مربعی
[ریاضی]
word square
acrostic
weak square
نقطه ضعف
square wave
موج چهار گوش
square root
جذر
flight square
خانه فرار شطرنج
square roots
ریشه دوم
square roots
جذر
square root
ریشه دوم
square brackets
قلابهای گوشه دار
back square
گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
carpenters try square
گونیای درودگری
chi square
مربع خی
square deal
تقلب نکردن
square deal
باشرف بودن رک وراست
square deals
تقلب نکردن
square deals
باشرف بودن رک وراست
bevel square
گونیا
color square
مربع رنگ نما
betwixt square
گونیا
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
design
خیال
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
عمد
design
قصد کردن تعمد
design
نقشه کشیدن
design
مقصود
before after design
طرح پیش- پس
design
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
design
مشابه 2979
design
مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design
طراحی محصولات
design
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
design
پروژه طرح
design
نیت
design
نقش نگار
design
مدل
design
طرح ریزی کردن
design
تدبیر قصد
design
: طرح کردن
design
طرح و محاسبه
design
طرح
design
زمینه
design
ساخت
design
قصدکردن
design
تخصیص دادن
design
:طرح
design
نقشه
design
طراحی
design
طراحی کردن
design
طرح کردن
design
قصد
design
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
bevelled edge square
زاویه حاده
weighted least square method
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
square root key
دکمهرادیکال
bevel steel square
نقاله
square-headed tip
سرچهاگوش
square root method
روش جذرگیری
chi square test
ازمون "چی دو "
chi square distribution
توزیع مربع خی
triangular set square
گونیای نقشه کشی
square pyramidal molecule
مولکول هرمی مربع القاعده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com