Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
staff gauge	اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
staff gauge	اشل دستی
Search result with all words
water staff gauge	اشل اندازه گیری عمق اب
Other Matches
to take the gauge of	اندازه گرفتن
gauge	اندازه اندازه گیر
gauge	ازمایش کردن
gauge	پیمانه کردن
gauge	ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauge	مقیاس معیار
gauge	پیمانه
gauge	اندازه
gauge	اشل اندازه گیر
gauge	اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge	گیج
gauge	اندازه تفنگ
gauge	سنجیدن نمونه
gauge	معیار
to take the gauge of	براوردکردن تخمین زدن
gauge	درجه
gauge	سنج
b & s gauge	اندازه براون- شارپ سیم
gauge	اندازه گرفتن
gauge	اندازه گیر
gauge tube	لوله پیتو
wind gauge	دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
wind gauge	بادسنج
gauge=gage	درجه
gauge=gage	شابلن
water gauge	اندازه اب نما
dial gauge	قطر
gauge=gage	پیمانه
gauge=gage	اندازه کردن اشل
gage=gauge	مدرج کردن
gauge=gage	مدرج کردن
gauge railway	فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
gauge glass	درجه اب
gauge cock	اندازه نما
water gauge	اب پیم
gage=gauge	درجه
gauge pressure	فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
gage=gauge	پیمانه اندازه
gage=gauge	شابلون
gage=gauge	اندازه زدن اشل
to gauge wind	نیروی بادراسنجیدن
to gauge rainfall	مقداربارندگی راسنجیدن یااندازه گرفتن
strain gauge	کشش سنج
steam gauge	بخار سنج
rain gauge	باران سنج
standard gauge	اندازه معمولی
pressure gauge	فشار سنج ابگونه وموادمنفجره
pressure gauge	فشارسنج
rainfall gauge	باران سنج
sea gauge	اب نشین کشتی
sloping gauge	اشل شیبدار
line gauge	وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
line gauge	خط کش مدرج
street gauge	الگوی سطح راه
to gauge a vessel	مظروف فرفی راپیمودن یااندازه گرفتن
to gauge a person	گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
hook gauge	اشل قلاب شکل نوک تیز
tide gauge	جزرو مد نما
ionization gauge	سنجه یونش
thickness gauge	ضخامت سنج
temporary gauge	اشل موقتی
joiner's gauge	خط کش تیره دار
temporary gauge	اشل موقت
ppi gauge	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
snow gauge	برف سنج
wire gauge	مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
temperature gauge	صفحهدما
gauge=gage	اندازه
mitre gauge	فشارسنج
tuning gauge	دریچهصدا
seam gauge	اندازهگیریدرزلباس
broad gauge	ریل راه اهن خیلی دور از هم
tape gauge	اشل زنجیری
gauge rod	چوباندازهگیری
gauge lamp	لامپ داشبورد
wire gauge	معیار ضخامت سیم
bevel gauge	گونیای فارسی
exterior gauge	درجهبازی
fuel gauge	نمایشبنزین
working pressure gauge	استخراجدرجهفشار
water pressure gauge	اندازهفشارآب
To gauge the situation and act accordingly.	حساب کار خود را کردن
inductance strain gauge	تغییر بعدسنج القائی
tank gauge float	درجهشناورتانکر
american wire gauge	اندازه امریکایی سیم
mitre gauge slot	شکاففشارسنج
rain gauge recorder	اندازه بارش ثبت شده
automatic tank gauge	تانکردرجهدارخودکار
cylinder pressure gauge	فشارسنجسیلندر
stubs wire gauge	اندازه بیرمنگامی سیم
gas level gauge	دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
birmingham wire gauge	اندازه بیرمنگامی سیم
rain gauge station	ایستگاه باران سنجی
propellant level gauge	درجهسطحپروانه
staff	مخلوط سیمان و گچ
staff	1- ستاد 2- کارکنان
staff	کارمندان
staff	با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staff	پرسنل
staff	اعضاء هیئت
staff	افسران صاحب منصبان
staff	چوب بلند
staff	تیر
staff	کارمندان کارکنان
staff	چوب پرچم ستاد ارتش
staff	قسمت ستاد
staff	پرسنل ستاد ستادی
staff	مربوط به ستاد سمبه پاک کننده توپ
staff	کارکنان
direct-reading rain gauge	اندازه مقدار بارش مستقیم
brown & sharpe wire gauge	اندازه براون- شارپ سیم
measurement of snowfall: snow gauge	اندازهگیریمقداربارشباران
staff of life	نان یا چیزی شبیه ان
technical staff	کارمندان یا اعضای فنی
staff of life	مایه حیات
treble staff	موسیقی
staff manager	رئیس کارگزینی
redeploy [staff]	تبدیل کردن
redeploy [staff]	برگرداندن
staff levelling	میر ترازیابی
redeploy [staff]	عوض کردن
redeploy [staff]	تغییر دادن
staff estimate	براورد ستادی
ground staff	افرادنگهداریکنندهیکزمینورزشی
staff nurse	سرپرستار
staff officer	افسر ستاد
surveyor's staff	ژالون نقشه برداری
supervisory staff	مباشرین
supervisory staff	کارمندان مباشر
the staff of old age	عصای پیری
leveling staff	میر
tip staff	عصای سر فلزی
hotel staff	کارکنان هتل
staff supervision	نظارت ستادی
staff study	بررسی ستادی
staff sergeant	گروهبان دوم
staff section	قطعات سمبه
staff section	قسمت ستادی دسته سمبه
staff section	بخش ستادی
staff duty	کار ستادی
staff duty	ماموریت ستادی
Chief of Staff	رئیس ستاد
general staff	ستاد کل
general staff	ستاد عمومی
general staff	ستادفرماندهی
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
half staff	نیم افراشته
hand staff	دسته خرمن کوب
hand staff	چوبدستی
integrated staff	ستاد توام
integrated staff	ستاد یکپارچه ستاد التقاطی
jack staff	میله پرچم سینه
jacob's staff	چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
general staff	ستاد ارتش
gangway staff	نگهبان پله
ensign staff	میله پرچم پاشنه
brigade staff	ستاد تیپ
combined staff	ستاد مرکب
combined staff	ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
army staff	ستاد نظامی
army staff	ستادارتش
conducting staff	ستاد هدایت کننده
conducting staff	ستاد هادی
army staff	ستاد نیروی زمینی
directing staff	ستاد هادی
directing staff	ستاد هدایت کننده
editorial staff	هیئت مدیره یانویسنده
jacob's staff	مسافت سنج
pack staff	بارنگهدار
paraprofessional staff	کارکنان غیر تخصصی
personal staff	ستاد شخصی
personal staff	ستاد خصوصی فرمانده
planning staff	ستاد طرح ریزی کننده
quarter staff	نیزه چوبی
rammer staff	دسته سمبه
rammer staff	چوب سمبه
special staff	ستاد تخصصی
special staff	ستاداختصاصی
staff college	دانشگاه جنگ
staff coordination	هماهنگی ستادی
staff duty	وفیفه ستادی
pack staff	بغچه نگه دار
operating staff	متصدیان
joint staff	ستاد مشترک
Chiefs of Staff	رئیس ستاد
leveling staff	ژالون نقشه برداری
levelling staff	میر
levelling staff	شاخص تراز
member of staff	کارمند
operating staff	کارمندان عملیاتی
assistant chief of staff, g	معاونت پرسنلی
assistant chief of staff	معاونت
army general staff	ستادنیروی زمینی
army general staff	ستاد عمومی ارتش
assistant chief of staff	معاون رئیس ستاد
assistant chief of staff, g	رکن یکم اداره یکم
marked levelling staff	میر مدرج
supreme commander's staff	ستاد کل ارتش
joint chief of staff	رئیس ستاد ارتش
joint chief of staff	رئیس ستاد مشترک

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com