English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
standard brick اجر معمولی
Search result with all words
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
Other Matches
brick آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
whole brick اجر مربع
brick اجر بنایی
brick اجرگرفتن اجرگوشه گرد
brick خشت
brick اجر
brick آجر [ساخت و ساختمان]
brick up حصار کشیدن
brick up تیغه کشیدن
enamelled brick اجر کاشی
brick trowel ماله بنایی
enamelled brick اجر لعابی
hollow brick اجر مجوف
brick trowel کمچه
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
cut brick اجر تراشیدن
brick red رنگ اجری
brick moulding خشتمالی
brick moulding دستگاه خشتزنی
brick moulding ماشین قالب زنی
brick wall آجردیوار
face brick اجرنما
brick moulder خشتمال
facing brick اجرنما
brick veneer روکاری اجری
arch-brick آجر سه گوش
clinker brick اجر جوش
brick work سفت کاری
brick work اجر کاری
brick work اجر چینی
brick work بنایی
brick works اجر پزی
brick works اجر سازی
brick yard اجرپز خانه
burnt brick خشت پخته
brick trowel ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
brick paving اجر فرش
carborundum brick اجر کاربوراندوم
cellular brick اجر لانه زنبوری
checker brick اجر مشبک
sleeve brick اجر مشبک
clay brick اجر خاک رسی
brick lining بند کشی
fired brick اجر پخته
silica brick اجر نسوز سیلیکاتی
perforated brick اجر سوراخدار
perforated brick اجر توخالی
paving brick اجر فرش
pavement brick اجرفرش
pale brick اجری که خوب پخته نشده است
one brick wall دیوار یک اجره
neutral brick اجر نسوز
mud brick خشت خام
mud brick خشت
lug brick اجر پخ
perforated brick اجر مشبک
place brick اجر خام پخت
poroua brick اجر خلل و فرج دار
scoria brick اجر روباره
repressed brick اجر فشرده شده
refractory brick اجر نسوز
red brick اجر سرخ
red brick اجر خوب شخته شده
red brick اجر قرمز
radial brick اجر دمبی
quartzite brick سنگ شیشه
quarter brick کلوک
powdered brick خاک اجر
lay brick اجر چیدن
insulating brick اجر عایق بندی
flemish brick اجر هلندی
flemish brick نوعی اجر سخت و زردرنگ مخصوص اجرفرش
first class brick اجر درجه یک
first class brick اجر قرمز
first class brick اجر خوب پخته شده
first class brick اجر ممتاز
fire brick اجر دیرگداز
furnace brick اجر کوره
ganister brick اجر سفالی
gasoline brick بنزین خوش سوز
hollow brick اجر مشبک
hexagonal brick شش
hard brick اجر بهی
hard brick اجر سخت
glazed brick اجرلعابی
glazed brick اجر لعابدار
glazed brick اجر براق
gasoline brick بنزین بااکتان بالا
fire brick اجر نسوز
repressed brick اجر فشرده
arch brick اجر سخت
arch brick اجر زیاد پخته
basic brick اجر قلیائی
clay brick آجر [ساخت و ساختمان]
brick-bat آجر [ساخت و ساختمان]
body brick اجر قرمز
body brick اجر خوب پخته شده
brick cutter اجر تراش
brick-bat آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
clay brick آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
key-brick آجر
key-brick سنگ طاق
air brick اجر سوراخدار که در داخل ساختمان جهت عبور هواتعبیه میشود
brick ballast مصالح شکسته اجری
brick bond اجرچینی
brick facing نمای اجری
brick floor اجرفروش
brick layer بنای درجه دو
brick klin کوره اجرپزی
brick layer اجر چین
brick flooring اجرفروش
brick kiln کوره اجرپزی
brick burning پختن اجر
brick burner کوره پز
brick built اجر ساز
brick bond رج چینی
brick bond نماچینی
brick bond اجر نماچینی
brick lining پوشش اجری
brick bond هره
brick kiln خشت تابه
brick bruner اجرپز
brick maker اجرپز
brick built اجری
hand made brick اجر ساخته شده با قالب دستی
window sill brick هره
furnace brick lining استری اجر کوره
furnace brick work اجرکاری کوره
sun dried brick خشت
half brick wall دیوار نیم اجره
toothed cornice brick اجر دندانه
tow brick wall دیوار دو اجری
tow brick wall دیوار دواجره
window sill brick اجر کاردی
lime dinas brick اجر دیناز اهکی
to talk to a [brick] wall <idiom> با دیوار حرف زدن [اصطلاح]
encaustic tile or brick اجرکاشی هفت رنگی
acid resisting brick آجر ضد اسید
brick masonary channel کانال با مصالح اجری
acid proof brick آجر ضد اسید
small piece of brick کلوک
brick workers tool ابزار بنایی
sand lime brick اجر ماسه اهکی
standard اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard نمونه قانونی
standard کالای جانشین رزمی
standard قانونی
standard عیار قانونی استاندارد مقرر
standard استانده
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard معیار
standard استاندارد همگون
standard الگو
standard قالب
standard مقرر قانونی
standard نمونه قبول شده معین
standard متعارفی
standard نشان پرچم
standard متداول
standard مرسوم
standard استاندارد
standard متعارف
standard همشکل
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard سنجه
standard قسمت ساکن دستگاه
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standard متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standard نورم مقیاس
standard معمولی
standard اولین مگا بایت حافظه در PC.
standard حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard A استانداردA
standard همسان
standard محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standard همگون یکنواخت یکجور
standard یکسان معیار
standard تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard طبیعی یا معمولی
sandwich brick tile lining پوشش سفالی مطبق یاساندویچی
brick-bond woodstrip flooring پارکتآجرنما
standard load بار تنظیم شده
standard measure اندازه استاندارد
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
standard method روش استانده
standard feature خصیصه متعارف
standard language زبان متعارف
standard item اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
standard error خطای معیار
standard error خطای استاندارد
standard error خطای معدل
standard error خطای پایه
standard error خطای استانده
standard class درجه استاندارد
standard lens نفراستاندارد
standard form صورت متعارف
standard gauge اندازه معمولی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com