English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
staple goods کالای بسیار ضروری
Other Matches
staple سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
staple تیر
staple عمود چهارپایه تخت
staple گیره کاغذ بست اهنی
staple کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple موادخام
staple کالای عمده
staple عمده
staple اساسی مرکز بازرگانی عمده
staple رزه
staple مرکزعمده فروشی
staple سوزن منگنه
staple ستون
law of the staple حقوق تجارت
staple food مواد غذائی ضروری
hasp and staple چفت و رزه
staple remover سوزنبازکن
law of the staple lawmerchant
wool of short staple پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
wool of short staple پشم نخ کوتاه
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
available goods کالاهای موجود
get the goods on someone <idiom> فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
goods کالا
goods اجناس
goods امتعه
goods جنس
goods کالاها
producer's goods مواد تولیدی
producer's goods کالاهای مولد
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer goods کالاهای سرمایهای
producer goods کالاهای تولیدی
perishable goods perishables
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
public goods کالاهای عمومی
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
prohibited goods کالاهای ممنوعه
proprietary goods کالاهای اختصاصی
household goods her by girl married anewly to given parents جهیزیه
prohibited goods اشیاء ممنوع
proprietary goods کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods کالاهای منع شده
intermediate goods کالاهای واسطهای
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
investment goods کالاهای سرمایهای
inwards goods کالاهای وارداتی
knit goods کش بافت
knit goods کالای کش بافت
lien on goods حق حبس کالا
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
merit goods کالاهای مطلوب
merit goods کالاهای ایده ال
mixed goods کالاهای مختلط
narrow goods کاذی باریک
narrow goods نوار قیطان
nondurable goods کالاهای بی دوام
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
on receipt of the goods بوصول کالا
on receipt of the goods برسیدن کالا
order for goods سفارش کالا
overdue goods کالاهای تحویل نشده
intermediate goods کالاهای واسطه
Contraband goods. کالای قا چاق
manufactured goods کالایکارخانهساز
goods wagon واگنحملکالا
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods اجناس ذرعی
white goods حوله سفید ملافه
white goods پارچه سفید نخی
we ran out of these goods این کالای ما تمام شد
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
transport of goods حمل و نقل بار
transport of goods رفت و آمد بار
substandard goods اجناس بنجل
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
valuable goods اشیاء باارزش
valuable goods اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
stolen goods مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods اموال مسروقه
spot goods کالاهای اماده تحویل
spot goods کالاهای موجود
soft goods کالاهای مصرف شدنی
soft goods کالاهای بی دوام
smuggled goods کالای قاچاق
stolen goods مال مسروقه
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods تحریم کردن کالا
the goods in question کالای موردبحث
the goods are on order کالا را سفارش داده ایم
supporting goods کالاهای حمایتی
substitute goods کالاهای جانشین
stolen goods کالای مسروقه
secondhand goods کالاهای دست دوم
heavy goods ماشین الات سنگین
d. in second hand goods دست فروش
collective goods پارک و غیره
collective goods مانند جاده
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods کالاهای جمعی
collection of goods دریافت کالا
checking of goods بررسی امتعه
carriage of goods حمل و نقل کالا
capital goods دارایی ثابت
common goods کالای مورد نیاز عموم
competitive goods کالاهای مورد رقابت
complementary goods کالاهای مکمل
d. in second hand goods سمسار
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
consumption goods کالاهای مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
capital goods کالاهای سرمایهای
business goods کالای تولیدی
consumer goods کالاهای مصرفی
consumer goods اشیاء مصرفی
luxury goods کالاهای تجملی
luxury goods کالاهای تشریفاتی
goods trains قطار حمل کالا
goods trains قطار باربری
goods train قطار حمل کالا
goods train قطار باربری
dry goods اجناس خشک
consumer goods کالای مصرفی
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods فهرست تجارتی
bill of goods صورت کالا
attractive goods کالاهای جذاب
appropriation of goods ضبط مال التجاره
acceptance of goods پذیرفتن کالا
acceptance of goods قبول کردن کالا
dry goods خشکبار
goods on consignment کالاهای امانی
finished goods کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای اماده فروش
hard goods اجسام پایدار ومقاوم
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
goods afloat کالای در راه
goods and chattels اموال و دارائیهای منقول
goods and services کالاها و خدمات
goods in pledge کالای گروی
handling of goods جابجایی امتعه
goods in transit کالاهای عبوری
goods intake کالاهای دریافتی
goods intake کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
handling of goods جابجایی کالا
goods receiving کالاهای دریافتی
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
final goods کالا برای مصرف نهائی
final goods کالای نهائی
goods receiving کالاهای درحال تحویل
hazardous goods کالاهای خطرناک
dress goods قماشهای زنانه
discount of goods تخفیف روی کالا
hazardous goods امتعه خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
heavy goods محصول صنایع سنگین
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
durable goods کالاهای بادوام
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
fate of goods وضعیت کالا
fancy goods کالاهای تجملی
hard goods اجسام سخت
mass production of goods تولید انبوه کالا
transportation of goods [American E] رفت و آمد بار
handing stolen goods اخفاء مال مسروقه
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
mass production of goods تولید توده وار کالا
man made goods کالاهای ساخت بشر
goods traffic [British E] رفت و آمد بار
goods traffic [British E] حمل و نقل بار
transportation of goods [American E] حمل و نقل بار
labor intensive goods کالاهای کاربر
indent upon a person for goods درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
goods received note برگه دریافت کالا
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
permit goods coveredby کالای موضوع پروانه
the goods are orlie in pledge کالا در گرو اوست
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
conclearer of stolen goods مخفی کننده اموال مسروقه
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
cost of goods manufactured قیمت تمام شده تولید
cost of goods purchased قیمت تمام شده کالای خریداری شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com