English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
state table جدول حالات
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
national [state, federal state] <adj.> دولتی
national [state, federal state] <adj.> حکومتی
table look up مراجعه به جدول
table از دستور خارج کردن
table معوق گذاردن
table روی میز گذاشتن
table در فهرست نوشتن
table کوهمیز
table فهرست
table لیست
table لوح جدول
table سفره
table میز
table میزبازی
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
inner table میزداخلی
table مطرح کردن
table جدول
table look up جستجوی جدول
table طرح کردن
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table به صورت جدول دراوردن
table به جدولی انتقال دادن
table تو گذاردن
look up table جدول مراجعهای
two way table جدول دو سویی
get table بدست اوردنی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
under the table <idiom> زیرمیزی
table خوان
get table دست یافتنی
the f. of a table بطوریکه
the f. of a table باید
table saw تابلونمایشگر
imposing table در چاپخانه رانگا
fly table میز تا شونده
fourfold table جدول چهارخانه
frequency table جدول بسامد
table water سفره اب زیر زمینی
table waters ابهای معدنی سر سفره
function table جدول تابعی
gaming table میزبازی
gaming table میزقمار
table comparator مقایسه کننده نوارها
gipsy table میزگردسه پایه
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
expansion table میز کشویی
firing table جدول تیراندازی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
earth table سنگ رگی
table linen دستمال سفره
table land زمین هموار
table lamp لامپ استاندارد
table instrument وسیله رومیزی
earth table رج بنا
embarkation table جدول بارگیری
firing table جدول تیر
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
end table میزکوچک دم دستی
end table عسلی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
range table جدول مسافت توپ
expansion table میز کشابی
expectancy table جدول انتظار
external table جدول برونی
drip table میز چکانش
table ware لوازم میز یا سفره
table utility برنامه کمکی جدولی
pier table میز زیر ایینه قدی
permutation table جدول کلمات رمز
permutation table جدول تعیین رمز
periocic table جدول تناوبی عناصر
night table پاتختی
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
mutilation table جدول بارگیری پیش بینی شده
movement table جدول حرکت ستونهای موتوری
mealing table صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
manning table جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
manning table جدول مشاغل
lord's table میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
lookup table جدول مراجعه
leontief table جدول لئونتیف
loading table جدول بارگیری
lie on the table از دستور خارج شدن
leontief table table output Input
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
probability table جدول احتمالات
lay on the table از دستور خارج کردن
table tomb گورصندوقی وتخت
table telephone تلفن رومیزی
symbolic table جدول علائم
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
tilting table میز نوسان دار
swivel table میز نوسان دار
jolting table میز لرزان
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
to serve at table پیشخدمتی کردن
serve at table پیشخدمتی کردن
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
round table کنفرانس میز گرد
rotary table میز گردان
reciprocating table میز نوساندار
range table جدول تیرتوپ
leontief table نگاه کنید به :
table linen رومیزی
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table جدوللیگ
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
tide table جگول جزر و مد
tide table جدول کشند
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
tier table میز کوچک
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table spoon قاشق سوپ خوری
table set دستگاه میزی
table set وسیله رومیزی
table point جدول امتیازها
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of organization جدول سازمان
table of equipment جدول ساز و برگ
table of distribution جدول تقسیم اماد
table spoonful قاشق سوپخوری
table of distribution جدول توزیع
table of authorities جدول اولیا امور
table of allowance جدول سهمیه مجاز
time table جدول زمانی
time table جدول زمان بندی
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
turn table سینی گردش درسمت
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
drilling table میز مته کاری
conversion table جدول تبدیل
dressing table میز اینه داروکشودار
data table جدول داده ها
decimal table جدول تصمیمی
decision table جدول تصمیمی
table tennis بازی پینگ پنگ
decision table جدول تصمیم گیری
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
table tennis تنیس روی میز
dressing table میز ارایش
table cloth سفره
convertible table میز صحرایی تا شونده
contingency table جدول وابستگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com