English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
stern post ستون پاشنه ناو
Other Matches
by the stern قایق سربالا در اب
stern way واپس روی
by the stern از طرف پاشنه ناو
stern عقب قایق
stern پاشنه
stern سخت و محکم شدید
stern پاشنه ناو
stern کشتیدم
stern عقب کشتی
stern سخت گیر
stern سخت ومحکم
stern عبوس
stern chase تعاقب کشتی فراری
stern attack تک نزولی ازسمت عقب
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
from stem to stern ازیک سربسر دیگر
stern discipline انضباط سخت و محکم
stern fast طناب پاشنه قایق
stern hook نفر پاشنه قایق
stern ward بطرف عقب کشتی
stern wheeler کشتی دارای پروانه درعقب
transom stern پاشنه تخت
transom stern پاشنه صاف
stern wards بطرف عقب کشتی
trim by stern aft trim
stern tube لوله اژدر پاشنه ناو
stern rope طناب پاشنه
stern rope طناب شماره شش
stern wheeler پاروزن عقب کشتی
To strike an a attitude . To put on a stern look . قیافه گرفتن
first post شیپور خبر شبانه
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- ستون
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- پست کردن
post- دیرک ستون
post- تیر
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
ex post واقعی
ex post به اعتبار گذشته
ex post بوقوع پیوسته
ex post عملی
the post has come پست وارد شد
last post شیپور خاموشی
last post شیپورعزا
the post has come پست امد
the post has come پست رسید
out post نگهبان
to post up مطلع کردن کامل دادن به
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
to post up تکمیل کردن
post- تیرعمودی
post- جرز
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post پاسگاه
post پست نظامی
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post ارسال سریع پست کردن
post عجله
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- پست
post صندوق پست تعجیل
post سیستم پستی پستخانه
post بسته پستی
post مجموعه پستی
post- چاپار
post مقام مسئولیت
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post تیرعمودی
post پست کردن
post دیرک ستون
post تیر
post جرز
post چوب تقویت
post مربوط به پست
post گماردن نگهبان قرار دادن
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post پایگاه
post ستون
post بدیوار زدن
post- نامه رسان پستچی
post- بسته پستی
post- پاسگاه
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- محل ماموریت موضع
post- پادگان قرارگاه
post- پایگاه
post نامه رسان پستچی
post چاپار
post پست
post- مجموعه پستی
post- بدیوار زدن
post- مقام مسئولیت
post- پست نظامی
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- ارسال سریع پست کردن
post- عجله
post- سیستم پستی پستخانه
post- صندوق پست تعجیل
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- شغل
post property اموال پادگان
post road جاده پستی
post road جاده چاپارخانه دار
post processing پس پردازی
post haste بسرعت شتاب فراوان
post test پس ازمون
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post processing پس پردازش
post restante پست رستان
post processor پس پرداز
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post strike بعد از تک هوایی
post restante پست رستانت
post strike بعد از اجرای تک
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post property اموال پادگانی
post processor پس پردارنده
post glacial وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post meridiem پس از نصف النهار
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order حواله پستی
post oral پشت دهنی
sentry post پاسگاه
post of duty پاسگاه
post obit قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial بعد از ازدواج
post multiplication پس ضرب
post mortem پس از واقعه
post mortem پس از مرگ
post meridiem بعداز فهر
post meridian بعد از فهر
post matter محمولات پستی
post glacial تازه
post haste با شتاب فراوان
post obit بعد ازفوت
post hoc پس از این
post horse اسب چاپاری
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post indexing شاخص گذاری بعدی
post position محل اسب در شروع
post indexing فهرست سازی بعدی
post juvenal بعد از جوانی
post matter چیزهای پستی
post mortem پس از واقع
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
newel post تیرعمودیپایهنرده
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
finishing post پستانتهایی
distance post قرارگاهمحلمسابقه
centre post قسمتبدونآرایش
post-war پس از جنگ
post-industrial فراصنعتی
post-industrial پسصنعتی
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
post binder پوشهپوستی
post lantern فانوسخیابان
post mill آسیابنصبشده
king-post شاه تیر
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
staging post محلآمادهسازی
border post ساختمانمرزبانی
ring post لبهزمینبوکس
winning post تیر مقصد
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
rotational post شغل در چرخش
rotational post شغل نوبتی
relay post پست رابط پست واسطه
relay post پست رابط ستون
railing post میله نرده
quota post پست دایمی
quota post شغل دایمی
queen post عصا
post union اتحاد پستی بین المللی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com