Dictiornary-Farsi | street credibility | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 89 (5 milliseconds)

English	Persian
street credibility	داراینقطهنظراتمشترک موردقبولعام


Other Matches

credibility	اعتبار
credibility	قابل قبول بودن
credibility	باورکردنی
credibility gap	دوباوری
street	کوچه
through street	راه ترانزیت
It's one-way street.	آن خیابان یک طرفه است.
up the street	بالای خیابان
street value	پولیکهبابتدریافتموادمیشود
by street	کوچه پرت
an off street	کوچه فرعی
street	خیابان
street	خیابانی جاده
street	مسیر
street	کوی
street	راه
Downing Street	نخست وزیر
Fleet Street	جراید لندن
Downing Street	دولت انگلیس
Fleet Street	مطبوعات
Downing Street	خیابان داونینگ
Fleet Street	خیابان فلیت
tolay street on	باتکیه تلفظ کردن
tolay street on	تاکید کردن
tolay street on	اهمیت دادن
to get the key of the street	بی خانه بودن
to get the key of the street	جای شب ماندن نداشتن
street inlet	دریچه ورود فاضلاب سطحی
street bet	شرطخیابانی
street light	تیرچراغبرقخیابان
street traffic	ترافیک [جاده]
street traffic	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
on easy street <idiom>	در رفاه
Do you have a street map?	آیا نقشه خیابانها را دارید؟
man in the street <idiom>	مردم عادی یا متوسط
on easy street <idiom>	پول کافی برای زندگی راحت داشتن
The store across the street.	فروشگاه آنطرف خیابان
This way please. store across the street.	بفرمائید از این طرف
Where does this street lead on to ?	این خیابان یکجا می خورد ؟
At the end of the street.	درته خیابان
on easy street <idiom>	در ناز و نعمت
high street	خیاباناصلیشهر
to veer off the street	از جاده منحرف شدن [ترا فیک]
the open of a street	دهنه خیابان
Wall Street	مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
street car	تراموای
street car	راه اهن شهری
street betting	جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
street arab	بچه ولگرد
street arab	بچه کوچه گرد
stop street	خیابان فرعی
man in the street	ادم متعارفی
man in the street	فرد معمولی
lombard street	خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
in queer street	دچار رسوایی
in queer street	درمضیقه گرفتاربدهی
in queer street	درسختی یاتنگی
grub street	اشغال گذرنویسندگان
grub street	شاعرخانه
street crossing	تقاطع
street crossing	چهارراه
street gauge	الگوی سطح راه
street orderly	سپوری کردن
street railway	خطوط تراموا
street orderly	جانورلاشه خور
street orderly	مامورتنظیف ماموراحتساب
street orderly	سپور
street offences	اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
street offences	جرائم خیابانی
street virus	ویروس معمولی
street lightning	روشنی راه و خیابان
street lighting	روشنایی خیابان
street hockey	نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
street gutter	نهر کنار خیابان و راه
street gutter	جوی
street gutter	ابرو
i walked a cross the street	از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
band street writer	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
on Carey Street [British E] <adj.>	ورشکسته
to pave the street with stone	خیابان را سنگ فرش کردن
I was standing at the street corner .	درگوشه خیابان ایستاده بودم
What does Main Street think of this policy?	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
It's Lombard Street to a China orange. <idiom>	بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
Main Street [American English]	کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
It's Lombard Street to a China orange. <idiom>	کاملا مسلم وقطعی است.
The cab neared [approached] 20th Street.	تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
He is on easy street . He is in clover. His bread is buttered on both sides .	نانش توی روغن است
up one's street [British English] , down one's alley [American English]	مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]