English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (4 milliseconds)
English Persian
swan dive شیرجه
swan dive شیرجه فرشته
Other Matches
swan's down پر غو
swan's down یکجورپارچه نخی خوابدار
swan افهارکردن
swan پرسه زدن
swan متعجب شدن
swan دجاجه
swan قو
swan support بالانس قو
swan balance بالانس قو
swan herd غوچران
swan herd غوبان
swan neck انتهای خمیده لوله
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
swan vault پرش قو
swan song واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
swan song <idiom> آخرین سیما
swan song بانگ خدا حافظی وداع
black swan event رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
take a dive تظاهر به ناک اوت
dive شیرجه رفتن
inward dive شیرجه پشت به استخر
dive غواصی کردن
dive غوطه خوردن
dive غور
dive شیرجه
dive تفحص کردن
dive فرو رفتن
no decompression dive غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
armstand dive شیرجه توام با بالانس
armstand dive بالانس برگشت
twist dive پیچپرش
starting dive شیرجهآغاز
height of the dive ارتفاعپرش
backward dive شیرجهبهپشت
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
surface dive غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
dive flap ترمز هوایی از نوع فلپ
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
crash dive ناگهان بزیر اب رفتن
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
power dive شیرجه رفتن هواپیما
power dive شیرجه
power dive با استفاده از نیروی موتور طیاره
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
reverse dive شیرجه وارونه
scuba dive فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
skin dive زیر ابی رفتن
skin dive غوص کردن
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com