English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
switch board panel تابلو کلید
Other Matches
overhead switch panel صفحهکلیدبالایسر
panel board تابلوی برق
switch board تابلوی برق
switch board صفحه کلید برق یاتلفن
switch board صفحه تقسیم برق
panel تخته کوبیدن
panel صورت اسامی اشخاص
panel صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panel ورقه درپوش
on the panel ثبت شده
panel یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panel چاپگر
panel نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
panel بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
on the panel جزوصورت گرفته
panel پانل
panel نقاشی روی چوی
panel قطعه مستطیلی شکل
panel هیئت
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel قاب عکس
panel قاب سقف
panel تابلو
panel صفحه
panel قطعه
panel هیئت تشک پالان
panel قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
panel قاب گذاردن حاشیه زدن به
panel جعبه کلیدبرق
panel صفحه نمودارجعبه سویچها
panel صفحه کلید
panel صفحه تقسیم برق
panel پرده مخابرات
panel قاب تختهای قاب تزئینی
panel تابلوی برق
panel میزگرد
panel پرده شبکه مخابرات
panel discussion بحث میزگرد
panel cutout فیوز تابلو
panel code کد پرده مخابرات
panel box جعبه تابلو
panel house جنده خانه
panel code علامت رمزپرده شناسایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
operating panel تابلوی عملکرد
to panel a door تنکه بدر گذاشتن
to panel a dress جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
to panel a wall دیواری را تخته کوبی کردن
control panel صفحه کنترل
control panel تابلوی فرمان
panel formwork تخته قالب بندی بتن
panel formwork قالببندی پیاده شونده
back panel صفحه عقبی
signal panel پرده مخابرات
built in panel تابلوی نصب
plywood panel تخته چندلا
patch panel تابلوی سرهم بندی
the panel of a door تنکه در
panel work تخته کوبی
panel work تنکه سازی
panel wall اگین دیوار
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
panel truck بارکش کوچک موتوری
panel screen صفحه
panel interview مصاحبه میزگرد
ceiling panel لقط
access panel پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
control panel پانل مخصوص نصب کنترل ها
drapery panel چین پرده ای
data panel دکمهاطلاعات
door panel بخش مسطح درب
feeder panel تابلوی تغذیه
middle panel قابچوبیمیانی
modesty panel صفحهحفظعفت
graphic panel تابلو نگارهای
photovoltaic panel تابلویقدرتزاینوری
radiator panel صفحهرادیاتور
sail panel صفحهقایقرانی
scuttle panel صفحهحبله
side panel حاشیهکناری
fuse panel پانل فیوز
fuse panel تابلوی فیوز
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
trim panel آرایندهتختهمیانی
front panel تابلوی جلو دار
distribution panel تابلوی توزیع
solar panel پهنهی آفتابگیر
touch panel صفحه حساس به تماس
marking panel پرده مخابرات
marking panel پرده علامت گذاری مین
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
marking panel پرده شناسایی
maintenance panel تابلوی نگهداشت
control panel تابلوی کنترل
veneer panel صفحه روکش
touch sensitive panel صفحه حساس به تماس
control panel device ابزار تابلوی کنترل
solar cell panel صفحهباطریخورشیدی
plasma panel display وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
plasma display panel صفحه نمایش گازی
video connection panel صفحهاتصالبهنمایشگر
electrical connection panel صفحهاتصالبهبرق
flat panel display صفحه نمایش مسطح
central control panel مرکز کنترل
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
switch off قطع جریان برق
switch over تعویض کردن برق
switch یچ
on off switch گزینه قطع و وصل
n way switch گزینه N راهی
one way switch کلید یکراهه
one way switch کلید یک پل
switch نافم حرکت
four way switch کلید صلیبی
the switch فن رو دست
on/off switch دکمهروشنوخاموش
switch تغییر جهت دادن
switch تعویض جا
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch وصل کردن برق
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch سوزن دوراهی
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch ثیر قرار میدهد
switch گزینه
switch راه گزین
switch سویچ
switch کلید
switch راه گزیدن
on-off switch دکمهروشنوخاموش
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
two way switch کلید دو راهه
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
tr switch کلید فرگیر
to switch on طرف صحبت کردن
to switch on اتصال دادن جریان دادن
to switch on روشن کردن
to switch off رابادیگری قطع کردن
to switch off قطع کردن اتصال
to switch off خاموش کردن
switch ترکه
switch چوب زدن
switch سویچ برق سویچ زدن
switch جریان را عوض کردن
switch تعویض
switch گزینه راه گزین
the switch is on چراغ برق روشن است
the switch is on برق جریان دارد
three way switch کلید تبدیل
the switch is on کلید برق باز است
lighting switch کلید روشنایی
lightning switch کلید برقگیر
light switch کلید نور
lightning switch کلید انتن
limit switch لیمیت سوئیچ
multi way switch کلید چند راهه
light switch نور گزین
light switch گزینه نوری
lever switch کلید اهرمی
switch theory نظریه راه گزینی
autofocus on/off switch دکمهخاموشوروشنزون
knife switch کلید اهرمی
line switch کلید خط
switch storage انباره گزینهای
momentary switch یچی که فقط در صورت انتخاب شدن هدایت میکند
measuring switch کلید سنجش
transfer switch کلید انتقال
transformer switch کلید ترانسفورماتور
tumbler switch قطع و وصل کن قپانی
programmer's switch سوئیچ برنامه
switch register ثبات راه گزین
mains switch کلید شبکه
main switch کلید اصلی
magnetic switch کلید مغناطیسی
logic switch گزینه منطقی
load switch کلید بار
dimmer switch کلیدخاموشکردنبرق
knife switch کلید تیغهای
key switch سوئیچ کلید
igniter switch سوئیچ احتراق
igniter switch کلید راه اندازی
hook switch کلید ثقلی
power switch کلید قدرت
lock switch کلیدقفل
gang switch کلید گروهی
fuse switch کلید فیوزدار
start switch دکمهشروعبهکار
switch lock دکمهقفل
trigger switch دکمهبهراهانداختن
asleep at the switch <idiom> متوجه فرصت نبودن ،روی بخت خوابیدن
igniter switch کلید احتراق
ignition switch سویچ ماشین
ignition switch کلید احتراق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com