Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
system programming
برنامه نویسی سیستم
Search result with all words
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
Other Matches
programming
برنامه نویسی
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
GOLORP
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
برنامه ریزی
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
systems programming
برنامه نویسی سیستم
logic programming
برنامه نویسی منطقی
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
functional programming
برنامه نویسی تابعی
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming
برنامه نویسی خطی
linear programming
برنامه ریزی خطی
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming
برنامه سازی صحیح
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
programming methods
روشهای برنامه ریزی
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
discrete programming
برنامه سازی گسسته
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
programming language
زبان برنامه نویسی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
programming team
تیم برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
dynamic programming
برنامه سازی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
planning programming budgetting
system
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
certificate in computer programming
CCP
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
high level programming language
زبان برنامه نویسی سطح بالا
low level programming language
زبان برنامه نویسی سطح پایین
object oriented programming language
زبان برنامه نویسی موضوعی
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
value system
نظام ارزشها
c.g.s. system
دستگاه سگث
the system of
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
p system
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
the system of
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system
اصول وجود
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
منظومه
system
مجموعه سازمان
system
ترتیب
system
روش اصول
system
نظام سیستم
system
تشکیلات
system
سازمان
system
سازگان
system
نظم ترتیب
system
طرز روش
system
رشته دستگاه
system
سلسله
system
اسلوب
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
سامانه
system
سیستم
system
دستگاه
system
سلسله رشته
system
طریقه
system
همستاد روش
system
همست
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
system
نظم منظومه
system
نظام
system
قاعده رویه
system
طرز اسلوب
system
جهاز
recoil system
دستگاه دافع توپ
road system
شبکه راهها
rationing system
نظام سهمیه بندی
planetary system
سیستم خورشیدی
planetary system
شمسی
physiocratic system
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
recoil system
سیستم دافع
organ system
دستگاه
recoil system
سیستم عقب نشینی توپ
rationing system
نظام جیره بندی
redox system
سیستم اکسایش- کاهش
parallel system
شبکه موازی
respiratory system
دستگاه تنفسی
orthorhomobic system
دستگاه راست گوشه
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
payroll system
سیستم پرداخت حقوق
power system
شبکه نیرو
ptolemaic system
هئیت بطلیموسی
quantized system
دستگاه کوانتایی
quota system
نظام سهمیه بندی
quota system
سیستم سهمیهای
road system
شبکه راهسازی
price system
نسبت و رابطه قیمتها با هم
price system
نظام قیمتی
price system
نظام قیمت
practical system
دستگاه یکانهای عملی
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
ragozin system
سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
polyphase system
دستگاه چندفاز
railroad system
سیستم راه اهن
railway system
شبکه راه اهن
point system
شرط بندی براساس امتیاز
planning system
نظام برنامه ریزی
railway system
سیستم راه اهن
phonetic system
سیستم صوتی
lymphatic system
دستگاه لنفاوی
microcomputer system
سیستم ریزکامپیوتری
miniature system
خرده نظام
mixed system
نظام مختلط
mksa system
دستگاه مکثا
intercommunication system
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
mnemonic system
نظام یادیار
modern system
نظام نوین
modern system
نظام جدید
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
interactive system
سیستم فعل و انفعالی
integrate system
سیستم مجتمع
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
information system
سیستم اطلاعات
information system
سیستم اطلاعاتی
modular system
سیستم پیمانهای
merit system
نظام شایستگی نگر
interphone system
سیستم تلفنی
measuring system
سیستم سنجش
magnet system
سیستم اهنربایی
magnetic system
سیستم مغناطیسی
london system
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
file system
سیستم پرونده ها
limbic system
دستگاه کناری
makagonov system
سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system
سیستم مدیریت
management system
سیستم اداره
market system
نظام بازار
maroczy system
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
isolated system
سیستم منزوی
irrigation system
شبکه ابیاری
mature system
سیستم کامل
total system
سیستم کامل
modulation system
سیستم مدولاسیون
monetary system
سیستم پولی
non quantized system
دستگاه کلاسیک
rhombic system
دستگاه راست گوشه
number system
سیستم عدد نویسی
number system
سیستم عددی
numeral system
سیستم عددی
numeration system
سیستم شمارشی
oblique system
سیستم مایل
on line system
سیستم درون خطی
one component system
سیستم یک جزیی
open system
نظام باز
open system
سیستم باز
open system
سازگان باز
non quantized system
دستگاه ناکوانتایی
neurovegetative system
دستگاه اعصاب نباتی
multiuser system
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
monitor system
سیستم مبصر
monoclinic system
دستگاه تک شیب
monocyclic system
دستگاه تکدور
monoprogramming system
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system
سیستم چند جزیی
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system
سیستم چند چاهی
multiplex system
سیستم چند سیمه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com