English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
system reset راه اندازی مجدد سیستم
Search result with all words
arresting system reset unit متوقف کننده سیستم مهارهواپیما
Other Matches
reset to zero صفرکردن
reset صفرکردن داده
reset راه اندازی مجدد
reset برگرداندن
reset تبدیل کردن
reset to zero باز نشانش به صفر
reset برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
reset تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش
reset سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset عوض کردن
reset تغییر دادن
reset بازنشاندن
reset برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
reset دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
reset یچی که برنامه رامتوقف میکندودستی دوباره تنظیم میکند
reset terminal پایانه بازنشانی
hardware reset باز راه اندازی سخت افزاری
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
reset key کلید آغازگر
reset cycle چرخه باز نشانی
bore reset وسیله نگهدارنده کلینومتر پایه نصب کلینومتر در داخل لوله
reset button دکمه
counter reset button دگمههایتحدیدشمارشگر
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
automatic reset circuit breaker محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system سامانه
value system نظام ارزشها
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
i.f.f. system دستگاه تشخیص
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
c.g.s. system دستگاه سگث
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system سازگان
system سیستم
system سازمان
system همستاد روش
system تشکیلات
system نظام سیستم
system روش اصول
system ترتیب
system همست
system طریقه
system سلسله رشته
system دستگاه
system جهاز
system طرز اسلوب
system قاعده رویه
system نظم منظومه
system نظام
system مجموعه سازمان
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system رشته دستگاه
system اسلوب
system طرز روش
system نظم ترتیب
system اصول وجود
system سلسله
system منظومه
quantized system دستگاه کوانتایی
ptolemaic system هئیت بطلیموسی
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
practical system دستگاه یکانهای عملی
polyphase system دستگاه چندفاز
power system شبکه نیرو
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
price system نظام قیمتی
price system نظام قیمت
operating system/ سیستم عامل دو
payroll system سیستم پرداخت حقوق
open system سازگان باز
open system سیستم باز
organ system دستگاه
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
rhombic system دستگاه راست گوشه
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system سیستم خورشیدی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
open system نظام باز
quota system نظام سهمیه بندی
quota system سیستم سهمیهای
second signal system دستگاه علامتی دوم
secure system سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
serfdom system نظام رعیتی
serfdom system نظام سرفی
sewage system شبکه فاضلاب
sewerage system شبکه فاضلاب
smyslov system سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
social system نظام اجتماعی
software system سیستم نرم افزاری
spoils system سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
supervisory system سیستم نافر
swiss system سیستم سویس
swiss system نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
russian system سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system توزیع تناوبی
road system شبکه راهسازی
ragozin system سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system سیستم راه اهن
railway system شبکه راه اهن
railway system سیستم راه اهن
rationing system نظام جیره بندی
rationing system نظام سهمیه بندی
recoil system سیستم دافع
recoil system دستگاه دافع توپ
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
redox system سیستم اکسایش- کاهش
phonetic system سیستم صوتی
respiratory system دستگاه تنفسی
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
road system شبکه راهها
symmetrical system جریان متقارن
one component system سیستم یک جزیی
household system نظام خانوادگی
isolated system سیستم منزوی
limbic system دستگاه کناری
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lymphatic system دستگاه لنفاوی
magnet system سیستم اهنربایی
magnetic system سیستم مغناطیسی
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system سیستم مدیریت
management system سیستم اداره
market system نظام بازار
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system سیستم کامل
total system سیستم کامل
measuring system سیستم سنجش
irrigation system شبکه ابیاری
interphone system سیستم تلفنی
household system نظام تولیدخانوادگی
hydraulic system سیستم هیدرولیک
ignition system سیستم احتراق موتور
illuminating system سیستم روشنایی
incentive system نظام تشویقی
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system آن قابل پیش بینی نیست
induction system سیستم مکش
information system سیستم اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعات
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
integrate system سیستم مجتمع
interactive system سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
merit system نظام شایستگی نگر
microcomputer system سیستم ریزکامپیوتری
miniature system خرده نظام
multiplex system سیستم چندگانه
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system سیستم چند پردازی
multiprocessing system سیستم پردازش چند گانه
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprogramming system سیستم برنامه سازی چندگانه
multiuser system سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
non quantized system دستگاه کلاسیک
number system سیستم عدد نویسی
number system سیستم عددی
numeral system سیستم عددی
numeration system سیستم شمارشی
oblique system سیستم مایل
multiplex system سیستم چند سیمه
multiple well system سیستم چند چاهی
mixed system نظام مختلط
mksa system دستگاه مکثا
mnemonic system نظام یادیار
modern system نظام نوین
modern system نظام جدید
modular system سیستم پیمانهای
modulation system سیستم مدولاسیون
monetary system سیستم پولی
monitor system سیستم مبصر
monoclinic system دستگاه تک شیب
monocyclic system دستگاه تکدور
monoprogramming system سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system سیستم چند جزیی
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
multilink system سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
on line system سیستم درون خطی
synchronous system سیستم همگام
system standard معیار سیستم
tetragonal system دستگاه چهار گوشهای
text system سیستم متن
the nervous system سلسله پیهای نباتی
the vascular system سلسله اوندهاومجراها
three phase system سیستم سه فاز
three phase system شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
three wire system دستگاه سه سیمی
transmission system شبکه انتقال
transmission system سیستم انتقالی
transmission system دستگاه انتقالی
transposition system سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
triclinic system دستگاه سه شیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com