Dictiornary-Farsi | system study | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
system study	مطالعه سیستم


Other Matches

study	بررسی کردن
study	تحقیق کردن
study	ارزیابی کردن
study	سنجیدن
self study	مطالعه پیش خود
study	بررسی
study	تحقیق
study	طرح ازمایشی
to study out	با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
to study up	خود را اماده امتحانات کردن
I have to study	من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
s.for study	ذوق تحصیل
s.for study	میل به تحصیل
study	مطالعه کردن
study	تجزیه کردن
study	تحصیل کردن مطالعه کردن
study	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study	غور بررسی
study	مطالعه
study	درس
study	تحصیل
study	درس خواندن خوانش
study	بررسی کردن
study	محک زدن
study	عیار گرفتن
application study	بررسی پذیرش اماد
What is your branch of study?	رشته تحصیلیتان چیست ؟
staff study	بررسی ستادی
case study	مورد پژوهی
brown study	عالم رویا و هپروت
case study	بررسی موردی
feasibility study	مطالعه امکانپذیری
study habits	عادتهای مطالعه
application study	بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
area study	بررسی منطقه
threat study	بررسی توسعه تهدید دشمن
threat study	بررسی امکانات رزمی دشمن
motion study	مطالعه ی حرکت
motion study	تحرک سنجی
empirical study	بررسی ازمودی
capability study	مطالعه امکان انجام کار
my unwillingness to study	بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
pilot study	بررسی مقدماتی
field study	بررسی میدانی
child study	کودک پژوهی
study for bar	دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
feasability study	مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
feasability study	مطالعات اجرایی
feasibility study	مطالعه امکان سنجی
motion study	حرکت پژوهی
empirical study	بررسی تجربی
area study	بررسی منطقهای
methodical study	بررسی روشمند
he applied him self to study	مشغول تحصیل شد
he applied him self to study	دست بتحصیل زد
graduate study	تحصیلات دانشگاهی
to study persian	زبان فارسی تحصیل کردن
to study for the bar	تحصیل حقوق کردن
to study for the bar	درس حقوق خواندن
to make a study of something	برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
to make a study of something	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
time study	بررسی زمانی
feasibility study	امکان سنجی
feasibility study	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
time study man	وقت نگه دار
time and motion study	بررسی زمان و حرکت
methods of economic study	روشهای مطالعه علم اقتصاد
symonds' picture study test	ازمون تفسیر تصاویرسایموندز
After dinner he likes to retire to his study.	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
rozenzweig picture frustration study	ناکامی سنج مصورروزنزوایگ
allport vernon lindzey study of values	ارزش سنج الپورت- ورنون- لیندزی
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system	منظومه
system	ترتیب
system	مجموعه سازمان
system	طرز روش
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system	نظم ترتیب
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	سلسله
system	روش اصول
system	رشته دستگاه
system	نظام سیستم
system	تشکیلات
system	سازمان
system	همست
system	همستاد روش
system	طریقه
system	سلسله رشته
system	دستگاه
system	جهاز
system	طرز اسلوب
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system	قاعده رویه
system	نظم منظومه
system	نظام
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system	سیستم
system	سازگان
c.g.s. system	دستگاه سگث
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system	اسلوب
system	اصول وجود
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
value system	نظام ارزشها
system	سامانه
polyphase system	دستگاه چندفاز
phonetic system	سیستم صوتی
planning system	نظام برنامه ریزی
sewerage system	شبکه فاضلاب
sewage system	شبکه فاضلاب
point system	شرط بندی براساس امتیاز
planetary system	شمسی
physiocratic system	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
planetary system	سیستم خورشیدی
operating system/	سیستم عامل دو
spoils system	سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
software system	سیستم نرم افزاری
orthorhomobic system	دستگاه راست گوشه
rhombic system	دستگاه راست گوشه
social system	نظام اجتماعی
organ system	دستگاه
parallel system	شبکه موازی
smyslov system	سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
open system	سازگان باز
power system	شبکه نیرو
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
rhombohedral system	دستگاه لوزوجهی
quota system	نظام سهمیه بندی
quota system	سیستم سهمیهای
respiratory system	دستگاه تنفسی
railroad system	سیستم راه اهن
railway system	شبکه راه اهن
railway system	سیستم راه اهن
redox system	سیستم اکسایش- کاهش
recoil system	سیستم عقب نشینی توپ
rationing system	نظام جیره بندی
rationing system	نظام سهمیه بندی
recoil system	سیستم دافع
road system	شبکه راهها
road system	شبکه راهسازی
rotation system	توزیع تناوبی
practical system	دستگاه یکانهای عملی
price system	نظام قیمت
price system	نظام قیمتی
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
ptolemaic system	هئیت بطلیموسی
serfdom system	نظام سرفی
serfdom system	نظام رعیتی
secure system	سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system	دستگاه علامتی دوم
ragozin system	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
quantized system	دستگاه کوانتایی
russian system	سیستم روسی در دفاع گرونفلد
recoil system	دستگاه دافع توپ
induction system	سیستم مکش
management system	سیستم مدیریت
management system	سیستم اداره
market system	نظام بازار
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system	سیستم کامل
total system	سیستم کامل
measuring system	سیستم سنجش
merit system	نظام شایستگی نگر
microcomputer system	سیستم ریزکامپیوتری
miniature system	خرده نظام
mixed system	نظام مختلط
mksa system	دستگاه مکثا
mnemonic system	نظام یادیار
modern system	نظام نوین
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
magnetic system	سیستم مغناطیسی
magnet system	سیستم اهنربایی
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
integrate system	سیستم مجتمع
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system	سیستم تلفنی
irrigation system	شبکه ابیاری
isolated system	سیستم منزوی
limbic system	دستگاه کناری
two unit system	دستگاه دو برقی
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
modern system	نظام جدید
modular system	سیستم پیمانهای
modulation system	سیستم مدولاسیون
multiuser system	سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system	دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system	دستگاه ناکوانتایی
non quantized system	دستگاه کلاسیک
number system	سیستم عدد نویسی
number system	سیستم عددی

system study

مطالعه سیستم