English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
table ware لوازم میز یا سفره
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
ware مطلع
ware جنس اجناس
ware متاع
ware کالای فروشی پرهیز کردن از
ware حذر کردن
course ware نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
ware کالا
ware اگاه
earth ware لوله سفالی
hard ware فروف فلزی
ware room بارخانه
ware room انبارکالا
ware room انبار گمرک
metal ware آلات فلزی
metal ware ضرف فلزی
sanitary ware لوازم بهداشتی
brown ware سفالینه
brass ware برنج الات
queen's ware فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
ware room انبار کردن مخزن
parian ware چینی مرمری
hollow ware ادوات فلزی
granite ware اهن لعابی خارارنگ
soft ware وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
hard ware فلز الات
earthen ware ظروف سفالی
stone ware سفالینه بسیار سخت
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
granite ware چینی خارایی
granite ware سفالینه خارارنگ
glass ware فروف شیشه
parian ware چینی یا روسی
ston ware سفالینه بسیار سخت
glazed ware pipe لوله لعابدار
bonded ware house انبار گمرکی
cast iron ware الات چدنی
table look up مراجعه به جدول
look up table جدول مراجعهای
table میز
the f. of a table باید
inner table میزداخلی
two way table جدول دو سویی
table saw تابلونمایشگر
table look up جستجوی جدول
get table بدست اوردنی
the f. of a table بطوریکه
under the table <idiom> زیرمیزی
get table دست یافتنی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table فهرست
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لوح جدول
table تو گذاردن
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table میزبازی
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table به صورت جدول دراوردن
table در فهرست نوشتن
table به جدولی انتقال دادن
table روی میز گذاشتن
table کوهمیز
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table سفره
table خوان
table مطرح کردن
table لیست
table معوق گذاردن
table از دستور خارج کردن
table طرح کردن
table جدول
table spoon قاشق سوپ خوری
table set دستگاه میزی
table set وسیله رومیزی
table spoonful قاشق سوپخوری
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
swivel table میز نوسان دار
tilting table میز نوسان دار
tide table جگول جزر و مد
table of organization جدول سازمان
time table جدول زمان بندی
time table جدول زمانی
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
tide table جدول کشند
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
tier table میز کوچک
table point جدول امتیازها
symbol table جدول نمادها
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
symbol table جدول علامت
table comparator مقایسه کننده نوارها
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
table waters ابهای معدنی سر سفره
symbolic table جدول علائم
table telephone تلفن رومیزی
table tomb گورصندوقی وتخت
table utility برنامه کمکی جدولی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table instrument وسیله رومیزی
table lamp لامپ استاندارد
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of equipment جدول ساز و برگ
table of distribution جدول تقسیم اماد
table of distribution جدول توزیع
table of authorities جدول اولیا امور
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table linen رومیزی
table linen دستمال سفره
table land زمین هموار
table water سفره اب زیر زمینی
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table جدوللیگ
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table mixer توپتنیسرویمیز
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
turn table میز چرخش
turn table میز سمت
turn table سینی گردش درسمت
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
frequency table جدول بسامد
drip table میز چکانش
drilling table میز مته کاری
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
deviation table جدول انحراف
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
delivery table میز تحویل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
decision table جدول تصمیمی
decimal table جدول تصمیمی
data table جدول داده ها
earth table سنگ رگی
earth table رج بنا
fourfold table جدول چهارخانه
fly table میز تا شونده
firing table جدول تیراندازی
firing table جدول تیر
external table جدول برونی
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
convertible table میزتاشو
convertible table میز صحرایی تا شونده
coffee table میزپیشدستی
periodic table جدول تناوبی
periodic table جدول دورهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com