English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
English Persian
the church e. سازمان قانونی کلیسا
Search result with all words
church کلیسا
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
High Church فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
church goer کلیسارو
church text یکجورحروف سیاه قلم که بیشتربرای نوشتن لوحههای گورستان بکارمی رود
church warden متصدی دارایی کلیسا
established church کلیسای قانونی و شرعی
facing the church روبروی کلیسا
greek church کلیسای خاور
greek church کلیسای شرقی
the church militant قاطبه مسیحیان جهان
the church militant همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
the orthodox church کلیسای خاور
the orthodox church کلیسای ارتودوکس
Church of England کلیسای انگلستان
Coptic Church کلیسای قبطی
Coptic Church کلیسای بومی مصر و اتیوپی
Episcopal Church کلیسائیدرآمریکاواسکاتلند
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
to be [as] poor as a church mouse <idiom> بیش از اندازه تنگدست بودن
as poor as a church mouse مثل گدای شب جمعه [فقیر]
ambulatory church [کلیسایی که حرم و نمازخانه آن با رواق جدا شده است.]
ante-church پیش ناو کلیسا
Collegiate church کلیسای وقف ایتام
cross-church کلیسای صلیبی
double church کلیسا دو طبقه
fortified church [کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
hall-church [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com