Dictiornary-Farsi | the late rains | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 81 (6 milliseconds)

English	Persian
the late rains	بارانهای اخیر


Other Matches

rains	باران
rains	بارش
rains	بارندگی باریدن
it rains	میبارد
it never rains but it pours	همینکه می اید پی در پی می اید
it never rains but it pours	وقتی که می ایدپشت سر هم می اید
Supposing it rains , what shall you do ?	فرض کنیم باران بیاید آنوقت شما چه می کنید ؟
When it rains, it pours <idiom>	بدشانسی وقتی که می آید پشت سر هم می آید. [ضرب المثل]
When it rains, it pours. <idiom>	بدشانسی وقتی که می آید پشت سر هم می آید.
incessant rains	بارانهای پی در پی
it never rains but it pours <idiom>	چپ و راست بد آوردن
it never rains but it pours <idiom>	وقتی که می آید پست سر هم می آید
to be late	دیر امدن
of late	اخیرا
I am getting late.	دارددیرم می شود
of late	دراین روزها
to be late	دیر رسیدن
Nobody was late except me .	هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
Better late then never. <proverb>	تاخیر بهتر از هرگز است .
late <adj.> <adv.>	دیر
I am late.	من دیر کردم.
Better late than never. <proverb>	دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
Better late than never! <proverb>	دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
Better late than never. <proverb>	آهسته برو همیشه برو.
to be late	دیرکردن
late	دیر
it is very late	خیلی دیرشده است
he may come late	شایددیر بیاید
he may come late	ممکن است دیر بیاید
late	متوفی
late	مرحوم
late	تازه گذشته
late	زیاد
late	تادیرگاه
late	دیراینده
it is very late	بسیار دیر است
late	اخیر
late	کند
late	تا دیر وقت اخیرا
keep late hours	دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن
Before it is too late . while one has the chance .	اگر فرصت با قی است ( از دست نرفته )
late time	زمان سکته انفجار
i was up late last night	بودم
Damn it, you are late again!	لعنتی باز تو دیر کردی. [دیر آمدی]
She procrastinated until it was too late .	آنقدر دفع وقت (وقت کشی ) کرد که دیگه کار از کار گذشت
We were afraid lest she should get here too late .	ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
It is never too late to mend. <proverb>	براى اصلای شدن هیچگاه دیر نیست .
i was up late last night	دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
It is never too late to mend.	هر کجا که جلوی ضرر رابگیری منفعت است
iwas late	دیررسیدم
late latinu	لاتین دورههای بعد
to keep late hours	دیر خوابیدن
iwas late	دیر کردم
iwas late	دیرم شد
late cut	ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
of late years	دراین چند سال گذشته
the widow of the late	زن مرحوم .....
keep late hours	دیر خوابیدن و دیر برخاستن
late war	جنگ قبلی
late time	زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
what made you so late	چه شد که این همه دیر کردید
I wI'll come as late as I possibly can .	تا آنجائیکه بشود دیر می آیم
to keep late hours	دیر برخاستن
It is never too late to learn . <proverb>	براى کسب علم هیچ موقعى دیر نیست .
the late governor	فرماندار اخیر
late maturing	دیررس
your late father	مرحوم پدرتان
Do you get up early [late] in the morning ?	آیا شما صبح ها زود [دیر] از خواب برمیخیزید؟
late-Modern architecture	[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
Depending on how late we arrive ...	بستگی به اینکه ساعت چند ما می رسیم ...
It is too late . the die is cast .	کار از کار گذشته
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
Dont be late for work.	دیر سر کار نیایی (سر وقت بیایی )
The train was 10 minutes late.	قطار 10 دقیقه دیر رسید
Luchily for me the train was late.	خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
late payment damages	خسارت تاخیر تادیه
To keep late nights [hours]	شب زنده داری کردن
Is the train from Leeds late?	آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
it is too late to lock the stable when the horse has been stolen <proverb>	کنون باید این مرغ را پای بست نه آن دم که سررشته بردت ز دست
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.	عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم