Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English
Persian
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
Other Matches
imagery
صنایع بدیعی
imagery
تصویر
imagery
نمایش مصور
imagery
شبیه سازی عکاسی کردن
imagery
تصویرسازی
imagery
عکاسی هوایی
imagery
تصویرسازی ذهنی
imagery
تصورات
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
imagery
تشبیه ادبی
imagery
شکل و مجسمه
eidetic imagery
تصویر ذهنی روشن
imagery collateral
وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
imagery exploitation
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
imagery pack
بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
photo imagery
تهیه عکس
photo imagery
عکس برداری کردن از زمین
radar imagery
عکاسی به وسیله امواج رادار
imagery sortie
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal
گرم
thermal
گرمایی
thermal
دمایی
thermal
مربوط به گرما
thermal
حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal reservoir
منبع گرمایی
thermal reservoir
منبع گرما
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal pollution
الودگی گرمایی
thermal ionization
یونش گرمایی
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
thermal insulation
عایقکاری در برابرگرما
thermal insulation
گرمابندی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal gradient
گرادیان دما
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal exposure
میزان جذب حرارت
thermal resistor
ترمیستور
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermal waves
امواج گرمایی
thermal unit
واحدسنجش گرما
thermal wax
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal target
هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal treatment
عملیات گرمایی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress
تنش حرارتی
thermal springs
چشمههای اب گرم
thermal spring
چشمه اب گرم
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal scanning
غربال گرمایی
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
thermal pollution
آلودگی گرمایی
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal excitation
برانگیختگی گرمایی
thermal conductivity
رسانندگی گرمایی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance
گرمارسانایی
thermal conductance
گرمارسانندگی
thermal capacity
فرفیت گرمایی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal agitation
اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity
حس دما
thermal flux
شار گرما
thermal flux
شار گرمایی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal decomposition
تجزیه گرمایی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal equilibrium
تعادل گرمایی
thermal enrichment
گرمافزونی
thermal energy
انرژی گرمایی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal effect
اثر گرمایی
thermal effect
اثر گرما
thermal dissociation
تفکیک گرمایی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
differential thermal analysis
تجزیه گرمایی تفاضلی
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
نقطه توقف
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
lattice thermal resistivity
مقاومت ویژه گرمایی شبکه
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal agitation voltage
اثر گرما
british thermal unit
واحد گرمایی بریتانیا
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com