Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (8 milliseconds)
English
Persian
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
Other Matches
resolution
قرار رای
resolution
تفکیک
resolution
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
resolution
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
resolution
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
resolution
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolution
تفکیک پذیری
resolution
دقت
resolution
وضوح
resolution
قدرت تفکیک
[ریاضی]
[فیزیک]
resolution
اراده
resolution
تحلیل
resolution
تجزیه
resolution
حل
resolution
نتیجه ثبات قدم
resolution
عزم
resolution
قصد
resolution
نیت تصمیم
resolution
تصویب
resolution
تفکیک پذیری رفع
resolution
قدرت تشخیص
resolution
تصمیم
resolution
قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
low resolution
وضوح پایین
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
low resolution
تفکیک پذیری پایین
mechanical resolution
تراکم مکانیکی
infrared resolution
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
low resolution
تفکیک پایین
joint resolution
تصمیم مشترک
high resolution
وضوح بالا
system resolution
تفکیک سیستم کار دستگاه
image resolution
تجزیه تصویر
optical resolution
تفکیک نوری
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
iron resolution
عزم جزم
to pass a resolution
مقر رداشتن
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
resolution power
توان تفکیک
resolution of forces
تجزیه نیروها
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
pass a resolution
با رای گیری تصمیم گرفتن
pass a resolution
مقرر داشتن
an inflexible resolution
عزم راسخ
an inflexible resolution
عزم ثابت
azimuth resolution
تقسیمات سمتی
low resolution graphics
توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal
مربوط به گرما
thermal
گرمایی
thermal
دمایی
thermal
گرم
thermal
حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal insulation
گرمابندی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal reservoir
منبع گرمایی
thermal gradient
گرادیان دما
thermal power
توان حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal pollution
الودگی گرمایی
thermal ionization
یونش گرمایی
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal insulation
عایقکاری در برابرگرما
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal reservoir
منبع گرما
thermal resistor
ترمیستور
thermal pollution
آلودگی گرمایی
thermal waves
امواج گرمایی
thermal unit
واحدسنجش گرما
thermal treatment
عملیات گرمایی
thermal wax
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal target
هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress
تنش حرارتی
thermal springs
چشمههای اب گرم
thermal spring
چشمه اب گرم
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal scanning
غربال گرمایی
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
thermal flux
شار گرمایی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal conductivity
رسانندگی گرمایی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance
گرمارسانایی
thermal conductance
گرمارسانندگی
thermal capacity
فرفیت گرمایی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal agitation
اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity
حس دما
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal flux
شار گرما
thermal decomposition
تجزیه گرمایی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal dissociation
تفکیک گرمایی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal exposure
میزان جذب حرارت
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal excitation
برانگیختگی گرمایی
thermal equilibrium
تعادل گرمایی
thermal enrichment
گرمافزونی
thermal energy
انرژی گرمایی
thermal effect
اثر گرمایی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal effect
اثر گرما
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
differential thermal analysis
تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
lattice thermal resistivity
مقاومت ویژه گرمایی شبکه
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
british thermal unit
واحد گرمایی بریتانیا
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point
نقطه توقف
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal agitation voltage
اثر گرما
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com