Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
Other Matches
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal
مربوط به گرما
thermal
گرم
thermal
حرارتی
thermal
گرمایی
thermal
دمایی
thermal power
توان حرارتی
thermal exposure
میزان جذب حرارت
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal excitation
برانگیختگی گرمایی
thermal equilibrium
تعادل گرمایی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal enrichment
گرمافزونی
thermal gradient
گرادیان دما
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
thermal ionization
یونش گرمایی
thermal pollution
الودگی گرمایی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
thermal insulation
عایقکاری در برابرگرما
thermal insulation
گرمابندی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal energy
انرژی گرمایی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal conductance
گرمارسانایی
thermal conductance
گرمارسانندگی
thermal capacity
فرفیت گرمایی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal agitation
اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity
حس دما
thermal flux
شار گرما
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductivity
رسانندگی گرمایی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal effect
اثر گرمایی
thermal effect
اثر گرما
thermal dissociation
تفکیک گرمایی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal decomposition
تجزیه گرمایی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal flux
شار گرمایی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal springs
چشمههای اب گرم
thermal stress
تنش حرارتی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal target
هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal wax
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal treatment
عملیات گرمایی
thermal unit
واحدسنجش گرما
thermal waves
امواج گرمایی
thermal spring
چشمه اب گرم
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal reservoir
منبع گرمایی
thermal reservoir
منبع گرما
thermal resistor
ترمیستور
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
thermal scanning
غربال گرمایی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal pollution
آلودگی گرمایی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
printer
مطبعه
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer's d.
پادوی چای خانه
printer
چاپ کننده
printer
چاپگر
printer
صاحب چاپخانه
thermal agitation voltage
اثر گرما
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
differential thermal analysis
تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
lattice thermal resistivity
مقاومت ویژه گرمایی شبکه
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
british thermal unit
واحد گرمایی بریتانیا
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
نقطه توقف
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
thimble printer
چاپگر انگشتانهای
matrix printer
چاپگر ماتریسی
electrostatic printer
چاپگر الکترواستاتیکی
non impact printer
چاپگر
non impact printer
که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
serial printer
چاپگر سری
nonimpact printer
چاپگر غیر تماسی
magnetic printer
چاپگر مغناطیسی
graphics printer
چاپگر گرافیکی
magnetic printer
پرینتر
wheel printer
چاپگر چرخ دوار
impact printer
چاپگر ضربهای
impact printer
چاپگرتماسی
thimble printer
چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
impact printer
چاپگر برخوردی
image printer
چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
nonimpact printer
چاپگر غیربرخوردی
optical printer
چاپگر نوری
page printer
چاپگر صفحهای
serial printer
چاپگر نوبتی
printer port
قسمتاتصالبهچاپگر
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
xerographic printer
چاپگر
xerographic printer
که جوهر باردار جذب میشود به محل تصویر باردار
xerographic printer
چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
contact printer
اتصالچاپگر
record printer
اشاره گر رکورد
printer's ink
مرکب چاپ
parallel printer
چاپگر موازی
printer driver
برنامه راه انداز چاپگر
printer font
فونت چاپگر
printer font
قلم چاپگر
printer machine
ماشین چاپ
printer machine
دستگاه چاپ
printer stand
پایه چاپگر
printer table
میزچاپگر
line printer
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
bidirectional printer
چاپگر دو طرفه
drum printer
چاپگراستوانهای
drum printer
چاپگر طبله
barrel printer
نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
barrel printer
چاپگر بشکهای
ball printer
چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
drum printer
چاپگر طبلهای
chain printer
چاپگر زنجیری
ball printer
چاپگر توپی
color printer
چاپگر رنگی
console printer
چاپگر کنسول
bar printer
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
character printer
چاپگر کاراکتری
character printer
چاپگرعلامتی
character printer
چاپگر دخشهای
chain printer
چاپگرزنجیرهای
bar printer
چاپگر میلهای
line printer
چاپگر سطری
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electrothermal printer
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
electrothermal printer
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
laser printer
چاپگر لیزری
band printer
چاپگر نواری
electrothermal printer
چاپگرحرارتی برقی
band printer
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
line printer
چاپگر خطی
dot matrix printer
چاپگر با ماتریس نقطهای
tractor feed printer
چاپگر تغذیه شده تراکتوری
daisy wheel printer
چاپگرچرخشی
dot matrix printer
چاپگر یا ماتریس نقطهای
daisy wheel printer
چاپگر اصلی ضربهای
postscript laser printer
چاپگر لیزری پست اسکریپت
high speed printer
چاپگر سریع
letter quality printer
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
ink ject printer
چاپگر با پرتاب مرکب
write black printer
چاپگری که تونر آن نقط های که توسط لیزر گرم شده است در هنگام اسکن کردن تصویر می چستد
ink ject printer
چاپگر با فوران جوهر
letter quality printer
چاپگرکیفیت حروف
line at a time printer
چاپگر خطی
line printer controller
کنترل کننده چاپگر خطی
type bar printer
چاپگر میلهای تایپ
ink ject printer
چاپگرجوهری
ink jet printer
دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
dye sublimation printer
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
hit on the fly printer
چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد
daisy wheel printer
چاپگر چرخ دوار
wire matrix printer
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer
تغییر دستور یا کنترل
transfer
کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer
واگذاری
transfer
تغییر دستورات یا کنترل
transfer
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
تغییر سمت دادن لوله
transfer
سند انتقال انتقالی
transfer
نقل
transfer
واگذاری تحویل
transfer
انتقال
transfer
منتقل کردن
transfer
واگذار کردن
transfer
انتقال دادن
transfer
ورابردن
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
احاله
transfer
حواله
transfer
سند انتقال یا واگذاری
transfer
واگذاری نقل
transfer
واگذار کردن نقل کردن انتقال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com